چکیده:
در سه دهه اخیر، در اکثر کشورها، تغییر درکمیت مشارکت سیاسی با افزایش گونه های غیررسمی آن همراه بوده است. محققان پیشین با تکیه بر منطق تک جهتی نظریه پوتنام، تغییرات بالا را ناشی از کاهش اعتماد نهادی می دانستند. امروزه منطق های چندگانه ای درخصوص رابطه اعتماد نهادی و گونه های مشارکت سیاسی طرح شده است. مقاله حاضر بر اساس نظریه آیکدا که چهار الگوی متمایز رابطه اعتماد نهادی و مشارکت سیاسی را از هم تفکیک کرده، با روش کمی ـ پیمایشی، وضعیت مشارکت سیاسی شهروندان شهر شیراز در دو گونه منفعلانه و فعالانه، و رابطه آنها با ابعاد اعتماد نهادی را بررسی کرده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه، و روش نمونه گیری، نمونه گیری طبقهای تصادفی متناسب با حجم بوده است. بر اساس نتایج تحقیق، بیشترین و کمترین نوع مشارکت سیاسی، شرکت در انتخابات و شرکت در اعتراض های سیاسی بوده است. همبستگی متغیرهای عملکرد قوه مجریه، تصور از ویژگی های مسئولان، و عملکرد نهادها با مشارکت سیاسی منفعلانه مثبت و معنی دار، اما در نوع فعالانه مشارکت، تنها همبستگی متغیر تصور از ویژگی های مسئولان با آن مثبت و معنی دار بوده است.
خلاصه ماشینی:
"1. The Universal Decleration of Human Right با وجود اهمیت مشارکت سیاسی در دوران معاصر و تصور مشارکت انتخاباتی و مـدنی گسترده ، به عنوان شاخص های یک دموکراسی سـالم ، بـین سـال هـای ١٩٤٥تـا ١٩٩٩، در ٢٢ دموکراسی پیشرفته جهان (به جزء شش کشور) مشارکت انتخابـاتی رونـدی نزولـی داشـته و میانگین کاهش شرکت در انتخابات در بین همه این کشورها ٥/٥- درصد بوده است ؛ رونـد منفی که در سال های ١٩٩٩ تا ٢٠٠٢ باز هم سرعت بیشتری به خـود گرفتـه اسـت ( Mc Way ٢٠٠٥ ,and Vowles).
همچنین تحقیقات پیشین با اتکای بـر منطـق توسـعه یافتـه توسـط پوتنام (١٩٩٣ ,Putnam) که باور به حمایت متقابل و اعتمـاد اجتمـاعی را موجـب مشـارکت سیاسی فعال می داند، تنها یک منطق / مسیر رابطه بین اعتماد و مشارکت سیاسـی را مـد نظـر قرار داده و این منطق را نادیده گرفته اند که شهروندان به طور سیاسی تـر هنگـامی مشـارکت می کننـد کـه آنهـا از حکومـت کنـونی بـی اعتمـادتر شـوند و بخواهنـد از طریـق مشـارکت سیاسی شان حکومت کنونی را براندازند و حکومت قابل اعتمادتری جایگزین کنند ( ,Ikeda ٢٠١٢).
در نهایت متناسب با ادعای هوق و مارین (٢٠١٣) می توان گفت : رابطـه بـین اعتماد و مشارکت سیاسی ذاتا پیچیده و تحت تأثیر متقابـل عوامـل متعـددی اسـت و اینکـه برای تحلیل نظری و یا بررسی تجربی رابطه اعتمـاد نهـادی بـا مشـارکت سیاسـی ، تفکیـک گونه های مشارکت سیاسی ، توجه به منطق های چهارگانه مورد نظر آیکدا و تأثیر پس زمینـه اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی مـورد نظـر هیـل ، فاکتورهـای مهمـی انـد کـه مسـتلزم توجـه ویژه ای هستند."