خلاصه ماشینی:
"»(مقدمه؛ص 9) بررسی و نقد«نشانههای محتوایی» با نگاه کلی به نشانههای ارائه شده از سوی میرکیانی و بدون در نظر داشتن درستی یا نادرستی و حضور و یا عدم حضور این نشانهها در قصههای کتاب سرای اژدها،یعنی پادشاه ناعادل در بیشتر قصهها،علم و فنآوزی به مردم از سوی پادشاه عادل و دارا بودن مضمون سیاسی-اجتماعی در کنار مضمون اخلاقی در یکی از قصهها،نمیتوان و نباید این سه نشانه را پایه و مبنایی بر نوشته شدن قصهها از سوی سید جمال الدین اسد آبادی دانست.
چرا میرکیانی«او»را نویسنده مجموعه نمیداند؟ دیدگاه دیگر،برداشتی ناهمگون چنانچه دیدیم،مهدی میرکیانی،در بخش عمده مقدمهاش بر کتابسرای اژدها،تأکید و تقلا دارد قاطعانه و«قریب به یقین»از نوشته شدن مجموعه مورد بررسی،به وسیله سید جمال الدین دفاع کند و در پی اثبات این نگره و باور،به ارائه دلایل و نشانههایش میپردازد،اما در بخش دیگری از مقدمه، به ویژه صفحه پایانی آن،مقدمهنویس به تشریح دیدگاه متناقض با باورهای پیش طرح شده خویش میپردازد و از موضعی دیگر،از«نزدیکی ساخت افسانهها»ی مجموعه«به ساخت افسانههای اروپایی»سخن میگوید و آنها را تنها«روایت شده» از سوی سید جمال الدین میداند:«از سویی [قصهها] به ساخت افسانههای اروپایی نزدیکاند؛تا آنجا که قصهء «سرای اژدها»[قصه سوم]اندک تفاوتهایی با قصهء«دیو و دلبر»دارد و همانطور که اشاره کردیم، سید جمال با آشنایی با ادبیات کودکان در اروپا19با پرداختن به نکات اخلاقی و اجتماعی در این قصهها آنها را روایت کرده است."