چکیده:
محمدرضاشاه پهلوی پس از پادشاهشدن تلاش کرد که ایران را به کشورهای اروپایی نزدیک کند. افزایش چشمگیر بهای نفت برگ برنده حکومت بود تا به سوی آرمانهای پیشبینیشده حرکت کند؛ بهاینترتیب، بسیاری از صنایع به کشور وارد شدند. پس از جنگ جهانی دوم، آلمان نیاز داشت محصولات صنعتی خود را بفروشد و مواد اولیه وارد کند و ایران میتوانست از تأمینکنندگان مهم منابع اقتصادی آلمان باشد؛ با این رویکرد، رفتوآمدهای سیاسی و اقتصادی نمایندگان این کشور به ایران افزایش یافت. کنار این صنایع، در ایران مدارس فنی آلمانی برای انتقال دانش فنی آغاز به کار کردند. در پژوهش حاضر، سیاستهای اقتصادی حکومت پهلوی دوم در زمینه صنعت با روش توصیفی و تحلیلی و با مراجعه به اسناد، مدارک آرشیوی، کتابها و مطبوعات بررسی میشوند. همچنین هدف پژوهش حاضر، بررسی سیاستهای اقتصادی این دوره است که به ورود صنایع مختلف به ایران منجر شدند و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که سیاستهای اقتصادی حکومت پهلوی دوم در زمینه صنعت، بهویژه با استفاده از صنایع آلمانی، چه تحول کمی و کیفی در راستای نوسازی صنایع ایران ایجاد کرد؟. برای یافتن پاسخ این پرسش، ابتدا اجمالی سیاستهای اقتصادی پهلوی دوم را واکاوی و سپس روابط با کشورهای دیگر را در زمینه صنعت و قراردادها و انگیزههای این فعالیتها را بررسی میکنیم.
After ascending to the throne، Muhammad Reza Shah Pahlavi tried to approximate the face of Iran to that of European countries dramatically. Meanwhile، impressive increase of oil price became the trump card in the hand of the second Pahlavi governments، by which to move toward the predicted goals. As a result، various small scale and large scale industries entered Iran and started to work as the main symbols of modernization. Germany had a special position among the industrial countries exporting industries to Iran، and much attention had been drawn to it. Germany، especially after the Second World War، needed to sell its industrial products and import raw material، thus Iran’s market could be considered one of the important economic recourse suppliers for Germany. With this mutual approach، many small and large German factories were sold to Iran and economical and political commutes of this country’s representatives to Iran increased. In addition to these industries، German technical schools started to work in order to transfer technical knowledge. In the present research، we investigate economic policies of second Pahlavi’s Governments in relation to industry with an emphasis on Iran-Germany relations. We use a descriptive-analytic method، and take advantage of the research period archive documents، books and media. The research aims to evaluate the economic policies in the second Pahlavi period which led to light and heavy industries entering Iran. The present research seeks to answer the question that what qualitative and quantitative changes did the second Pahlavi government’s industry-related policies made، especially using German industry، to modernize Iranian industry? In order to find the answer، we explain briefly Muhammad Reza Shah rising to power in the beginning، and then after entering the research period، we focus on the second Pahlavi economic policies، Iran foreign relations in the field of light and heavy industries، contracts and the motives of these activities.
خلاصه ماشینی:
در دوره پهلوی اول، دستگاه اداری و ارتش بر اساس الگوهای غربی سازمان یافتند و الگوی اقتصاد ارشادی و ملی آلمان سرمشق قرار گرفت و صنعتیشدن کشور و حمایت از صنایع داخلی، هدف اصلی برنامههای دولتی تعریف شدند.
بهطور کلی، دولت پهلوی در زمان رضاشاه به دو شکل عمده در مدیریت صنعتی کشور دخالت میکرد: یکی دخالت مستقیم و دیگری اعمال سیاستهای اقتصادی در زمینه صنایع.
. در سال 1353ش/1974م مجله اشپیگل (Der Spiegel) آلمان، گزارشی به قلم پیتر بروگه (Piter Bruge) از رفتوآمدهای گسترده مدیران صنعتی آلمان به تهران برای انجام مذاکرات درباره انتقال صنایع جدید منتشر کرد؛ در این گزارش، نام شرکتهایی مانند AEG، WKA و Krupp دیده و گفته میشود در این مذاکرات، مدیران 110 شرکت صنعتی آلمانی به ایران آمدند.
طبق این گزارش، شاه ایران علاقه خود را به گسترش صنایع در زمینههای مختلف ازجمله حملونقل ریلی درونشهری (مترو) اعلام کرده است و این در حالی است که شهر تهران تا چند سال پیش از ورود شرکتهای آلمانی به ایران، حتی سیستم دفع فاضلاب شهری نداشت.
گفتنی است که این کارخانهها همیشه از شرکتهای آلمانی خریداری نمیشدند و در دوره پهلوی دوم، بهویژه در زمینه صنایع تولید قند و شکر، کشورهای دیگر نیز با ایران مذاکره کردند.
ایالات متحده هم تلاش میکرد که از نظر اقتصادی خود را به ایران نزدیک کند و این جریان را از سالهای اولیه حکومت محمدرضا پهلوی شروع کرده بود.