چکیده:
مهمترین فلسفه تاریخنگاری محلی، پرداختن به موضوعات محلی در برش مکانی مشخص و زمانی محدود است. مکان، پایه اصلی تاریخنگاری محلی است و بررسی بستر جغرافیایی (مکان) هر رویداد اهمیت چشمگیری در پژوهشهای تاریخ محلی دارد. مطالعه و مشاهده دقیق محل وقوع هر رویداد به مورخان محلی برای شناخت بهتر ابعاد حیات اجتماعی زندگی گذشته و حال انسان در آن محل کمک میکند؛ بر اساس این ، پژوهش حاضر بر منطقه پیربکران متمرکز است. منطقه پیربکران با 86 کیلومترمربع وسعت و 54 هزار و 642 نفر جمعیت در 15 کیلومتری جنوبغربی شهر اصفهان واقع است. با توجه به جمعیت، این منطقه بیشترین درصد بیماران اماس ایران را دارد و 125 نفر در این منطقه به اماس مبتلا هستند. این آمار بیش از سه برابر میانگین جهانی، هفت برابر میانگین ایران و شش برابر میانگین استان اصفهان است. آمار مبتلایان به اماس در پیربکران به آمار مبتلایان در جزیره اورکنی در شمال اسکاتلند نزدیک است که بیشترین درصد اماس جهان را دارد. در نیمقرن گذشته، بیماری اماس که نوعی اختلال در اعصاب مرکزی، مغز و نخاع، است به مهمترین بحران زیستسلامتی اهالی منطقه پیربکران تبدیل شده است. پژوهش حاضر، به بررسی تاریخی چرایی و چگونگی تبدیلشدن منطقه پیربکران به یکی از کانونهای شیوع اماس در ایران میپردازد. در این راستا، این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که فعالیتهای انسانی برای تغییر محیطزیست در نیمقرن گذشته و استعداد محلی افراد، شیوع اماس را باعث شدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهند که اماس بین اهالی بومی منطقه پیربکران و بهویژه در برخی خانوادهها شیوع بیشتری دارد؛ همچنین رابطه معنیداری بین آمار بیماران اماس و فاصله محل سکونت افراد با مراکز آلودهکننده صنعتی و معدنی وجود دارد. این پژوهش به روش میدانی و با کاربست روش و ابزار تاریخ شفاهی، بهصورت مصاحبه فعال با 25 نفر از مبتلایان به اماس انجام شد. با توجه به ماهیت میانرشتهای موضوع، از نتایج پژوهشهای رشتههای همبسته نیز استفاده شد.
The most important rationale behind local historiography is to investigate local topics in specified place cut-off and time limited. Place (location) is the main base of local historiography and investigating geographic location of every event has a significant importance in the study of local history. Exact study and view place of occurrence of each event helps local historians for better understanding of social life dimensions of human's past and present life in that location; based on this، the present study focused on Pir Bakran region. Pir Bakran، with 86 km breadth and the population OF 54 thousand and 642 persons، is located in 15 km of southwest of Isfahan city. With regard to population، this region has the most percentage of Iran's MS patients and 125 persons are affected to MS in this region. This statistic is more than three times the global average، seven times Iran average and six-time Isfahan province average. MS patients’ statistics in Pir Bakran are closed to the patients’ statistics of Orkney Island in north Scotland that has the most percentage of MS in the world. In the last half century، MS disease that is a kind of disorder in central nerve، brain، and spinal cord، has become the most important health crisis of the inhabitants of Pir Bakran region. The present study is based on historical study of how and why the Pir Bakran region becomes one of the hotspots of MS in Iran. In this regard، this hypothesis is put to the test: which human activities for changing environment in the last half of the century and person's local talent cause MS outbreak. Research results show that MS among native inhabitants of Pir Bakran region and especially in some families have more outbreak، also there is a significant relationship among MS patient's statistic and the distance of people location with industrial and mineral pollutants centers. This research implemented through field method and applying oral history method and tool as an active interview with 25 persons of MS patients. With regard to the interdisciplinary nature of the subject، the results of correlated field studies are used.
خلاصه ماشینی:
وجه تاریخی موضوع طی دو سالی که از آغاز پژوهش درباره زمینههای تاریخی بیماری اماس در منطقه پیربکران میگذرد، بارها به این پرسش، پاسخ دادهایم که این موضوع چه ارتباطی با تاریخ دارد؟ نخستین وجه تاریخی موضوع، زماننگاری دقیق ظهور و شیوع بیماری در هر دهه زمانی به کمک مصاحبه تاریخ شفاهی با بیماران مبتلا به اماس و تبیین این است که آیا کسی پیش از دهه پنجاه شمسی به اماس مبتلا بوده است؟ آیا بین فعالیتهای انسانی برای صنعتیکردن منطقه و تغییر محیطزیست جدید با شیوع اماس رابطه معنیداری وجود دارد؟ وجه تاریخی دیگر موضوع اینست که مانند پزشکان که ابتدا شرححالی از بیمار درباره چگونگی روند بیمارشدن دریافت میکنند تا بیماری را شناسایی و درمان کنند، مورخان تاریخ محلی نیز با گفتوگوی علمی، علتهای بیماری را از بیماران، اطرافیان و آگاهان محلی جستجو میکنند زیرا بر این باورند که در مدت زمان طولانی، هر فرد مبتلا به اماس تجربههای بسیاری از علتهای ایجاد بیماری خود دریافت میکند.
پس از شیوع سریع اماس طی نیمقرن گذشته در منطقه پیربکران، سؤال مهم و اساسی مردم این است که چرا هر روز، افراد جدیدی در این منطقه به بیماری اماس مبتلا میشوند که عوامل و درمان آن در جهان هنوز کشف نشده است؟ مهمترین ابزار و منبع پژوهشهای محلی، استفاده از روش تاریخ شفاهی و جمعآوری اطلاعات محلی از تجربههای کسانی است که سالها با موضوع ارتباط داشتهاند.