چکیده:
مباحث این مقاله حول دو محور اصلی است. محور اول به ملاحظاتی روششناختی در باب استفاده از مفاهیم فیزیکی و ترمودینامیکی در اقتصاد، مقایسةآنها با یکدیگر، و نقد آنها میپردازد. محور دوم به استفاده از رویکرد ترمودینامیک در نظام توزیعی سرمایهداری میپردازد. در این زمینه، با تکیه بر مفهوم آنتروپی از دیدگاه مکانیک آماری و با استفاده از دو مدل قانون حداکثرسازی آنتروپی (توزیع ثروت بولتزمن) و همچنین مدل ترمودینامیکی فرایند کارنو، توزیع ثروت در نظام سرمایهداری تبیین میشود. نتایج این تحقیق نشان میدهد که بر طبق قانون حداکثرسازی آنتروپی، اقلیّت ثروتمند جامعه در وضعیت حداکثر آنتروپی قرار ندارند و درنتیجه، وضعیت آنها انحرافی از وضعیت مانای توزیع ثروت در جامعه است، همچنین طبق مدل کارنو حداکثرسازی کارایی در فرایند تولید مستلزم حداکثرسازی شکاف عایدی طبقات ثروتمند با دستمزد طبقات کمدرآمد است و این امر منجر به افزایش شدید و روزافزون شکاف ثروت در اغلب کشورهای نظام سرمایهداری شدهاست.
خلاصه ماشینی:
برای نمونه ، برخی از نوسانات پارامترهای توزیع ، تبیین کنندۀ اختلاف ثروت میان شهروندان یک کشور در سطوح گونـاگون توسـعه اسـت و اقتصاد تطبیقی، سال دوم ، شمارۀ دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٠ ناشی از ماهیت واقعی پدیدارهای اقتصادی است و به هیچ عنوان قابل تحویل و فروکاسـت به مفاهیم فیزیکی محض از طریق جایگزینی ساده لوحانۀ مفاهیمی از ایـن حـوزه ، از قبیـل 7 انرژی به جای پول ، نیستند.
بولتزمن ثابت کرد: (رجوع شود به تصویر صفحه) بر طبق قانون دوم ترمودینامیک ، سیستم با انرژی ثابت همیشه تمایل دارد از حالـت اقتصاد تطبیقی، سال دوم ، شمارۀ دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٠ کم تر محتمل به حالت بیش تر محتمل درآید و تعادل متنـاظر بـا حالـت دارای حـداکثر احتمال ( ) است .
پـارتو در کتاب کلاسیک خود با عنوان آموزۀ اقتصاد سیاسی (١٨٩٧)، توزیع ثروت در جامعـه را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که توزیع ثروت در میان ثروت مندان از قـانون تـوانی (Power-Law) تبعیت می کند: (رجوع شود به تصویر صفحه) P تعداد نرمال شدۀ افراد با درآمد n است و تـوان v شـاخص پـارتو نامیـده مـی شـود.
با انجام دادن این محاسبات خواهیم داشت : اقتصاد تطبیقی، سال دوم ، شمارۀ دوم ، پاییز و زمستان ١٣٩٠ (رجوع شود به تصویر صفحه) در نمودار٢ توزیع ثروت بولتزمن و پارتویی برای آمریکا نشان داده شده است .