چکیده:
با وجود آنکه بیانیه های هنر مدرن ارزش های نقاشی فاخر دوران گذشته را به چالش کشید لیکن بر این باوریم که این هنر همچنان واجد ارزش های بصری است که شایسته بحث و بررسی می باشد. محققان هنر شرق،ش با علم بر اینکه این اصول و مبانی هنر و ارزش های بصری، مختص هنر غرب نبوده است، نمود اصول انتظام بصری در نگارگری ایرانی را بستری مناسب برای ارائه تصویری معقول تر از هنر مشرق زمین و به ویژه ایران یافته اند. نگارگر ایرانی، ساختار کلی اثر خود را در لفافه عیان می دارد چنانکه در هزارتوی تحلیل اثرش، هندسه ای هوشمندانه برای هر بخش قابل ردیابی است. در این میان مضامین چندگانه، کارمایه موضوعی برای هنرمند بوده اند که هر یک ساختاری ویژه را طلب نموده اند. فضای معمارانه در جایگاه زمینه حادث شدن برخی مضامین مشهور، نقشی تعیین کننده در گزینش ساختار ایفا نموده است. مساله اینکه در حوزه نگارگری، کدامین ساختار با این زمینه معمارانه هماهنگ شده است؟ در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده با این دانش که مفاهیمی چون مبانی هنر، ساختار و اصول انتظام بصری در تئوری هنر غرب حضور پر رنگ تری داشته اند، سعی بر آن است ارزش های بصری نگارگری و ساختار مطلوب نگاره هایی با زمینه های معمارانه در جایگاه تدابیری هوشمندانه از زاویه مبانی آثار هنرهای تجسمی ، مورد بحث قرار گیرند.
خلاصه ماشینی:
مسأله اينکه در حوزه نگارگري، کدامين ساختار با اين زمينه معمارانه هماهنگ شده است ؟ در اين پژوهش که به روش توصيفي-تحليلي انجام شده با اين دانش که مفاهيمي چون مباني هنر، ساختار و اصول انتظام بصري در تئوري هنر غرب حضور پر رنگ تري داشته اند، سعي بر آن است ارزش هاي بصري نگارگري و ساختار مطلوب نگاره هايي با زمينه هاي معمارانه در جايگاه تدابيري هوشمندانه از زاويه مباني آثار هنرهاي تجسمي ، مورد بحث قرار گيرند.
لذا به نظر مي رسد با وجود آنچه استتار ساختار کلي و هندسه پنهان در نگاره هاي ايراني مي دانيم همچنان اصول انتظام بصري و مطالعه مباني آفرينش اثر در اين حوزه شايسته و بايسته بررسي است که در اينجا سعي بر آن است که اين امر با استعانت از روش هاي تجزيه و تحليل هنرهاي تجسمي و مساعدت از مفاهيم جهاني هنر صورت پذيرد.
» (جنسن ،١٠٤،١٣٩٣) پيش از اين اشاره شد که ساختار و ترکيب در آثار کلاسيک هنر غرب عيان است ليکن در نگارگري ايراني هندسه و ساختاري در پشت پرده ي تصوير پنهان است که اين هندسه پنهان در راستاي سازماندهي اثر، چيدمان عناصر و نيز مبتني بر ارائه صورتي تزئيني و تمرکز بر روي جزئيات صحنه ، ترکيب کلي اثر را در نگاه اول از چشم پنهان مي دارد.
فرم ديواره ها، خطوط و سطوح و ديگر مؤلفه هاي يک بنا چون تيرک ها و درب ها و نرده ها با ساختار منحني انطباق بيشتري مي يابند چنانکه در چند پرده از بهترين نگاره هاي ايراني اين ساختار، مطلوب تشخيص داده شده است و بهره برداري از چنين ساختاري براي چينش پيکره ها و عناصر بصري در فضاي معمارانه به چشم ناظر مناسب و به جا تشخيص داده شده است .