چکیده:
زبان دین خواهان کشف و تببین ماهیت زبانی است که در الفاظ و گزارههای دینی به کار رفته است. این کشف به ما کمک میکند تا مراد اصلی یا فحوای حقیقی مضامین دینی را که در قالب زبان بشری بیان شده است دریابیم. غزالی، متاثر از نگرشهای کلامی و یافتههای عرفانی خود و با لحاظ مراتب مختلف ادراک مردمان، دیدگاههای متفاوتی را در این موضوع ابراز داشته است. از این رو، گاه اجتناب از تاویل را لازم میداند، گاه ضرورت عدول از معنای ظاهر را خاطرنشان میسازد و گاه با بحث از «روح معنا» که خود طراح آن است، بدون آن که معنای ظاهر انکار شود، گوهر حقیقی معنا را فارغ از ویژگیهای مصادیق آن منظور مینماید. در عین حال، جریان اندیشه او در این باب به منزل اشتراک لفظی نیز ورود میکند و پایان سیر آن در معناشناسی اوصاف الهی چنین است که حقیقتش نصیب فهم هیچ کس نخواهد شد و معانی آن در صید هیچ ادراکی درنخواهد آمد.
خلاصه ماشینی:
"دیدگاه ابوحامد غزالی در باب زبان دین چیست ؟ آیا زبان دین را معنادار و ناظر به واقع میداند؟ در این صورت ، چه طریقی را در شناسایی معنای زبان دین ارائه میدهد؟ چه ارتباط و نسبتی را میان معانی موجود در زبان دین با معانی عادی در زبان عرفی و طبیعی حاکم میداند؟ در معناشناسی او از اوصاف و افعال الهی، چه طریقی برای گذر از مفاهیم و اوصاف ناظر به پدیده ها و امور امکانی و جسمانی متناسب با این عالم به استعمال آن دربارٔە موجودی منحصر به فرد، کاملا متمایز، متعالی و منزه از جهات امکانی و نقصی وجود دارد؟ بررسیهای نویسندگان این نوشتار حکایت از آن دارد که تاکنون مقاله ای پژوهشی که به طور خاص موضوع زبان دین از منظر غزالی را بررسی نماید نگاشته نشده است .
او معتقد است به پیروی از مذهب حق سلف در مواجهه با اخبار متشابه بر عامۀ مردم هفت وظیفه واجب میشود: نخست ، تقدیس و تنزیه پروردگار از تشبیه و جسم انگاری و توابع و لوازم آن ؛ دوم ، تصدیق و ایمان به حقانیت و صدق گفتۀ پیامبر (ص ) و این که قطعا بداند از این الفاı معنایی مناسب با جلال و عظمت الهی اراده میشود؛ سوم ، اعتراف به عجز خود و اقرار به این که فهم مراد پیامبر (ص ) و تأویل آن اخبار فراتر از حد توان و اندازٔە اوست ؛ چهارم ، سکوت و خودداری از سؤال دربارٔە معنای حدیث به همراه پرهیز از خوض و تعمق در آن ؛ پنجم ، امساک و عدم تصرف در الفاı و عبارات آن خبر و تبدیل آن به لغتی دیگر و زیاد و کم کردن آن ؛ ششم ، خودداری از بحث و تفکر دربارٔە آن و اکتفا به دلیل نقلی؛ هفتم ، تسلیم در برابر اهل معرفت (غزالی ۲۰۱۰ـب ، ۳۱۸-۳۱۹)."