چکیده:
زمینه: عملکرد شغلی کارکنان یکی از مهمترین فرایندهای راهبردی است که ضمن ارتقای پاسخگـــویی، میزان تحقق اهداف و برنامههای هر سازمان را مشخص میکند در نتیجه ضرورت شناسایی عوامل اثر گذار بر آن بهویژه در پرتوی اخلاقیات سازمانی مهم به نظر میرسد، با درک این مهم پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و اخلاق کاری با عملکرد شغلی صورت گرفت.
روش: روش تحقیق توصیفی و طرح پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کارکنان سه ناحیه آموزش و پرورش کرمانشاه به می باشد، 232 نفر از کارکنان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی بهعنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد هوش معنوی، اخلاق کاری و عملکرد شغلی استفاده شد. دادههای تحقیق پس از جمعآوری با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSSو از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج بررسی نشان داد که رابطه هوش معنوی و ابعاد آگاهی متعالی و توسعه حالت آگاهی با عملکرد شغلی مثبت و معنیدار میباشد. نتایج بررسی نشان داد که رابطه اخلاق کاری و بعد علاقه و دلبستگی به سازمان به شغل با عملکرد شغلی مثبت و معنیدار میباشد.
نتیجهگیری: در نتیجه هوش معنوی و اخلاق کاری میتواند برعملکرد شغلی کارکنان اثرگذار باشد.
خلاصه ماشینی:
رابطه هوش معنوی و اخلاق کاری با عمکلرد شغلی چکیده زمینه: عملکرد شغلی کارکنان یکی از مهمترین فرایندهای راهبردی است که ضمن ارتقای پاسخگـــویی، میزان تحقق اهداف و برنامههای هر سازمان را مشخص میکند در نتیجه ضرورت شناسایی عوامل اثر گذار بر آن بهویژه در پرتوی اخلاقیات سازمانی مهم به نظر میرسد، با درک این مهم پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و اخلاق کاری با عملکرد شغلی صورت گرفت.
نتایج بررسی نشان داد که رابطه اخلاق کاری و بعد علاقه و دلبستگی به سازمان به شغل با عملکرد شغلی مثبت و معنیدار میباشد.
پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال میباشد که آیا هوش معنوی و اخلاق کاری بر عملکرد شغلی تاثیر معنی داری دارند؟ روش روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بوده است.
نتیجهگیری نتیجه کلی این تحقیق نشان داد که بین هوش معنوی و اخلاق کاری با عملکرد شغلی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، در حوزه کسب و کار امروزی، تاکیدهای فراوانی بر داراییهای نامملوس نظیر تعهد و اخلاق کاری، منشور اخلاقی و معنویات و...
بر این اساس میتوان گفت اگر انسان بر پایه محوریت اخلاق و معنویات خود عمل کند، میتوان به عنوان انسانی دلسوز به دیگران کمک کند، هوش معنوی اطاعت پذیری از خداوند است و منجر به بهبود رفتار اخلاقی و اجتماعی فرد در سازمان میشود و در آخر عملکرد شغلی این افراد را در سازمان افزایش میدهد.
A conceptual model to determine the relationship between ethics and spirituality, entrepreneurship and organizational performance.