چکیده:
یکی از عقودی که به عنوان عقود معین جایز، شرایط و آثار آن در قانون مدنی پیش بینی شده است، عقد وکالت است. عقد وکالت از عقود معینی است که در جامعه روابط اشخاص نقش اساسی دارد، زیرا از جهتی در دعاوی و احیای حق زیان دیده در محاکم دادگستری دارای اهمیت است و از جهت دیگر، اشخاص ناچار به استیفای حق خود به مباشرت نمی باشند، بلکه با انعقاد عقد وکالت می توانند حقوق خود را از طریق وکیل، به نفع خود اعمال کنند. پس باتوجه به اهمیت وکالت، بعد از مختصر توضیحی در باب عقد وکالت موضوع اصلی مطرح می گردد.در این مقاله سعی شده است تمامی فروض و حالات عزل و فوت یکی از وکلا در فرض اجتماع و استقلال مورد تقیق و بررسی قرار گیرد و در خصوص این مبحث مهم که یکی از موارد و مشکلات قابل توجه جامعه حقوقی و حقوقدانان کشور است رفع شده و خلاء تحقیقاتی موجود در این راستا مرتفع گردد.
One of the contracts that has been approved as a specific contract its conditions
and effects in civil law- is the lawyer's contract. A lawyer is a specific contract
which plays a fundamental role in the society of relations between individuals
because it is important in the claims and reinstatement of the loss suffered in the
judiciary and on the other hand individuals are not forced to exercise their
right to stewardship but by concluding a contract Lawyers can enforce their
rights through a lawyer. Therefore considering the importance of the lawyer
after a brief explanation of the contract of the lawyer the main issue is raised. In
this article all the assumptions and descriptions of the deportation and death of
one of the lawyers in the assumption of community and independence are
examined and examined. An important topic that is one of the significant issues
facing the legal community and lawyers in the country has been resolved and
the research vacuum available in this regard is being addressed.
خلاصه ماشینی:
اکنون این پرسشها به ذهن میآید که، آیا در امور مادی نز برای درستی وکالت لازم است که خود موکل بتواند آن را انجام دهد؟ آیا موکلی که فن معماری یا نقاشی را نمیداند یا در اثر بیماری و گرفتاری نمیتواند برای انجام کار موردنظر به مسافرت برود، حق ندارد برای انجام کار خود و کالت دهد؟ آیا برای امور مادی، مانند آسفالت کردن و نقاشی، اهلیت لازم است؟ مفاد ماده در صورتی معنی پیدا میکند که وکالت ناظر به انجام عمل حقوقی باشد، زیرا، تنها در این امور است که اهلیت موکل برای تصرف در اموال خود و اهلیت وکیل برای انجام آن مطرح میشود.
ماده 669 قانون مدنی میگوید: «هرگاه برای انجام یک امر، دو یا چند نفر وکیل معین شده باشد، هیچ یک از آنها نمیتواند بدون دیگری یا دیگران دخالت در آن بنماید، مگر اینکه هریک مستقلا وکالت داشته باشد، در این صورت هرکدام میتواند به تنهایی آن امر را به جا آورد».
در خصوص فوت یکی از وکلاء ایشان این است که: ماده 670 قانون مدنی میگوید: «در صورتی که دو نفر به نحو اجتماع وکیل باشند، به موت یکی از آنها وکالت دیگری باطل میشود».
دکتر رودیجانی در کتاب خود حقوق مدنی 7 در زمینه تعدد وکلا و مرگ و حجر یکی از آن ها می گویند: ماده 669: هرگاه برای انجام امری دو یا چند وکیل معین شده باشد، هیچ یک از آنها نمیتواند بدون دیگری یا دیگران دخالت در آن امر بنماید مگر اینکه هر یک مستقلا وکالت داشته باشد، در این صورت هرکدام میتواند به تنهایی آن امر را به جا آورد.