چکیده:
نخستین منبع راهبردی انسان ها و سازمان ها در این عصر، دانش محسوب می شود و سازمان هایی موفق هستند که به ایجاد دانش جدید بپردازند، آن را به شکلی گسترده در سراسر سازمان خود توزیع کنند و به سرعت این دانش جدید را به فناوری و محصولات جدید تبدیل کنند. جوامع علمی و تجاری هر دو بر این باورند که سازمان ها با قدرت دانش می توانند برتری های بلندمدت خود را در عرصه های رقابتی حفظ کنند. جهت موفقیت سازمان ها در این زمینه و دستیابی به قدرت دانش، شناخت مبانی معرفت شناسی و فلسفی مدیریت دانش امری ضروری به نظر می رسد. فلسفه مدیریت دانش به عنوان یک رشته هم در دیدگاه اسامی و هم در دیدگاه غربی شناخته شده است و می تواند به عنوان منبع اقتصاد، قدرت و رفاه شناخته شود. تمرکز بر روی فلسفه مدیریت دانش و مقایسه دیدگاه سنتی و مدرن آن منجربه کشف راه های جدیدی می شود که دانش ازطریق آن شناخته، مدیریت و اعمال می شود. در دیدگاه رایج غربی منبع نهایی دانش، انسان است؛ درحالی که در دیدگاه اسام، منبع نهایی دانش خداوند است. اسام کامل ترین ویژگی های معرفتی را دارد و هیچ مکتبی به اندازه اسام برای دانش، معرفت و آگاهی ارزش قائل نیست و هیچ دینی مانند دین مبین اسام، انسان ها را از خطر جهل بر حذر نداشته است. هدف این مقاله تبیین مبانی معرفت شناسی و فلسفی مدیریت دانش در غرب و بازخوانی و مقایسه آن براساس معرفت شناسی دینی و مبانی اسام است. پس از درک عمیق تفاوت ماهوی مدیریت دانش در غرب و اسام، زمینه برای جایگزینی مبانی معرفت شناسی دینی با مبانی موجود فراهم می شود.
خلاصه ماشینی:
تبیین و مقایسة مبانی نظری مدیریت دانش از دیدگاه اسلام و غرب مهدی حمزهپور 1 مجتبی جوادی 2 چکیده نخستین منبع راهبردی انسانها و سازمانها در این عصر، دانش محسوب میشود و سازمانهایی موفق هستند که به ایجاد دانش جدید بپردازند، آن را به شکلی گسترده در سراسر سازمان خود توزیع کنند و بهسرعت این دانش جدید را به فناوری و محصولات جدید تبدیل کنند.
با توجه به ضرورت تکمیل چرخة حیات یا فرایند مدیریت دانش، این تحقیق تلاش دارد به بررسی فرایند مدیریت دانش با الهام از منابع اسلامی و مقایسة مبانی معرفتشناسی و فلسفی دانش و مدیریت آن در وضعیت موجود در تمدن غرب بپردازد.
2. دانش و مدیریت آن در وضعیت موجود تمدن غرب براساس شکل 3، بیشک هر تمدنی دستکم یک مسئلة بنیادین دارد که دیگر مسائل آن را تحتالشعاع خود قرار میدهد و بهطور معمول همة امکانات سختافزاری و نرمافزاری یک تمدن در جهت حل این مسئلة بنیادین بهکار گرفته میشود.
پرسش از چگونگی شکلگیری خود مسئله در یک تمدن اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا درک نحوة شکلگیری یک مسئله بهطور غیرمستقیم پاسخ این سؤال را نیز روشن میکند که School of Information Management and Systems, Monash University Social Epistemology Sociology of Knowledge جامعهشناسی معرفت بر آن است که معرفت را جامعهشناسی کند، یعنی نشان دهد که چگونه انواع معرفت یا دعاوی معرفتی بهنحوی مرتبط، تغذیهشده، یا متأثر، یا تقویم و تعیینشده توسط جامعهای است که در آن رويیده و طرح شده است.
فرایند مدیریت دانش از دیدگاه بیو کویتز و ویلیامز: فرایند مدیریت دانش، بهطور کلی شامل ایجاد، حفظ و بهکارگیری دانشی است که برای سازمان ارزش افزوده ایجاد میکند (قلیجلی، 1388: ص 72).