چکیده:
هدف از پژوهش پیشرو ارائه تعریفی از برنامهریزی براساس مبانی نظری نهادگرایی و مدل «چهار سطح تحلیل اجتماعی» ویلیامسون است. سؤال اصلی تحقیق این است که برای اینکه یک برنامهریزی بهطور مطلوب تهیه، تدوین و اجرا شود؛ چه الزاماتی باید داشته باشد و چه موانعی در جهت تحقق آن قرار دارد؟ آنچه این تحقیق را نسبت به کارهای انجام گرفته متمایز میکند، توجه به مبانی برنامهریزی مشارکتی و رویکرد پایین به بالا و استفاده از ادبیات نهادگرایی و نوع نگاه آنان برای ارائه نگرشی از یک فرایند برنامهریزی مطلوب است. بهطورکلی آنچه باعث شده تا این مسئله دغدغه ما قرار گیرد این است که بهرغم سابقه طولانی در امر برنامهریزی، نظام برنامهریزی ایران کمتر به تبیین برنامهریزی به شیوه پایین به بالا و با استفاده از مشارکت اعضای جامعه پرداخته است و بیشتر به برنامهریزی به صورت مرکزی و بالا به پایین نگاه کرده است. لذا این تحقیق با عنایت به این موضوع و برداشتی که نهادگرایان از عملکرد اقتصادی دارند، نگرشی از برنامهریزی مشارکتی را به همراه الزامات تحقق آن و موانع عدم تحقق ارائه کرده است. براساس شاخصهای بهدست آمده از این الزامات، توصیه میشود برای رسیدن به اهداف توسعهای مورد نظر این تحقیق، از این نوع نگرش برنامهریزی که دارای رویکردی مشارکتی و پایین به بالاست، به جای رویکرد متعارف و موجود استفاده شود.
The purpose of this research is to present a definition of planning based on the theoretical foundations of institutionalism and "the four levels of social analysis” model of Williamson. The main question of this research is: in order to prepare، compile and implement a planning properly and desirably، what requirements are needed and what are the obstacles to fulfill this. What distinguishes this study from others is paying attention to the principles of participatory planning and bottom-up approach and using the literature of institutionalism and the kind of their attitude for presenting a perception of a process of desirable planning.
Generally، what has caused this to be our concern is that despite a long history in the planning، planning system of Iran has less focused on the bottom-up manner or on the participation of community members to explain the planning and considered it centrally and in top-down pattern. Therefore، this research has presented a sort of participatory planning with its requirements and obstacles، with regard to the viewpoints of institutionalist to economic performance. Based on the indicators derived from these requirements، it is recommended that، in order to achieve the developmental goals of this research، this type of planning approach، which has a participatory and a bottom-up approach، should be used instead of the conventional and existing one.
خلاصه ماشینی:
ما در برنامه ها هنوز بحث مفهومی داریم که اساسا برنامـه ریـزی توسـعه چیسـت ؟ چـرا برنامه ریزی توسعه انجام می شود؟ اساسا در برنامـه هـای توسـعه هنـوز تکلیفمـان را بـا خـود توسعه مشخص نکرده ایم و در بسیاری از برنامه ها، نمی دانیم برنامـه ریـزی بـرای چـه هـدفی صورت میگیرد و اجرای آنها توسط کدام سازمان ها، تشکل ها و بخش هایی بایـد صـورت بگیرد؟ هنوز چنین سؤالی مطـرح اسـت کـه سـازمان برنامـه دبیرخانـه تهیـه برنامـه اسـت یـا خودش باید برنامه تهیه کند؟ عدم توجه به سؤال های نظیر بالا، ادامـه رونـد موجـود و اتـلاف منـابع کشـور اسـت و همچنین از دست دادن فرصت ها در مقابل کشورهایی است که هوشیارانه تلاش می کننـد از همه فرصت های تولید، سرمایه گذاری و بازارهای کشورهای دیگر منتفع شوند.
هر چقدر شناخت واقعیت و عملکرد اقتصادی عمیـق تـر صـورت گیـرد، درک درست تری از ابعاد توسعه پیدا میکنیم وفرایند برنامه ریزی را بهترمیشناسـیم و ایـن شـناخت بهتر، الزامات کاربردیتریبرای نوشتن ، تدوین و اجرایبرنامه هادر اختیار ما خواهد گذاشت : (رجوع شود به تصویر صفحه) در میــان تعــاریف مطــرح شــده پیرامــون مفهــوم توســعه و عملکــرد اقتصــادیازنظــر رویکردهای گوناگون اقتصادی، از آدام اسمیت گرفته تا مکتب نهادگرایی، نهـادگراهـا نگـاه جامع تری به این مفاهیم داشته اند، به طوری که تمامی نگرش های اندیشمندان پـیش از خـود را وارد تحلیل های خود میکنند.