چکیده:
حفظ نظام در متون دینی و آثار فقها، به موجب حکم نقل و عقل یک واجب شرعی قلمداد شده و اخال کنندگان در آن سرزنش شده اند. اینکه اهتمام شارع به این مهم از چه روی است و چه مصلحتی ورای آن نهفته است و آیا می توان این مصلحت را به عنوان مقصد اساسی تشریع و قانون گذاری در نظام حقوقی اسام به حساب آورد یا خیر، موضوعی است که در این مقاله به روش اسنادی و تحلیل داده ها و با هدف تبیین جایگاه حفظ نظام در اندیشه اسامی بدان پرداخته می شود. به نظر می رسد در بیشتر موارد کاربست این اصطاح در منابع و متون دینی فقهی منظور از «نظام»، «نظام عام اجتماع» بوده که حفظ آن مبتنی بر حفظ سایر خرده نظام ها است و اهمیت دادن به حفظ آن بدین سبب است که در سایه حفظ نظام، معاش مردم سامان یافته و باد امن شده و سعادت دنیوی و اخروی آنها تامین می شود. این مقصد اساسی است که سایر مقاصد شریعت به آن منتهی می شود و از یک سو، احکام شرع و از سوی دیگر، قوانین موضوعه حول محور آن می چرخد؛ به این ترتیب، حفظ نظام، هدفی واسط برای نیل به هدف اساسی خلقت یعنی شناخت و تقرب ربوبی شمرده می شود که همان سعادت در دو سرا است.
خلاصه ماشینی:
حفظ نظام، اختلال نظام، مصلحت، مقاصد شریعت، مقصد تشریع و قانونگذاری مقدمه همانگونه که خداوند متعال در آیاتی از قرآن کریم بر این مهم تأکید فرموده و بر آن صحه گذارده، هدفداربودن نظام آفرینش از اصول موردقبول اندیشة دینی و اسلامی است.
حال جای آن است که بررسی شود هدف از تشریع و قانونگذاری از منظر اسلام چیست و شریعت و قوانین برخاسته از آن چه مقصدی را دنبال ميکنند؟ پاسخ اجمالی به این سؤال، بهعنوان فرضیة این تحقیق آن است که کلیة احکام شرع مقدس اسلام اعم از احکام عبادی و معاملاتی در زمینههای گوناگون و بهتبع آن کلیة قوانین و مقررات موضوعه در نظام سیاسی اسلام با هدف رسیدن به مقصد اساسیِ حفظ نظام عام اجتماعی یعنی سامانداشتن معیشت مردم وضع شده است.
بند نخست: مفاهیم نظر به اینکه یافتن پاسخ مناسب برای سؤال مذکور و اثبات فرضیة بیانشده در مقدمه مستلزم شناختن دقیق مفاهیم کلیدی نهفتة مرتبط با این موضوع است، شایسته است بهطور مختصر مفهوم مقاصد شریعت و جایگاه آن در استنباط احکام اسلامی و رابطۀ آن با مصلحت و در ادامه مفهوم نظام و حفظ نظام بیان شود.
بند چهارم: ادلة مقصدالمقاصد بودن حفظ نظام در تشریع و قانونگذاری برترین و مهمترین هدف جوامع انسانی در اندیشة اسلامی كمال و سعادت انسانها، یعنی همان قرب و منزلت نزد خداوند است (نور: 55) و این مهم زمانی دستیافتنی خواهد بود كه زندگی مردم آرامش و سامان داشته و هرچیزی در جای خود قرار گرفته باشد (طباطبایی، 1374: ج4، ص 154).