چکیده:
انسانها در جهان امروز حیات و بقای خود را در گرو سازمان میدانند.
سازمانها از قبل از حیات برای انسانها برنامه ریزی کرده و این برنامهریزی تا بعد
مرگ آنها ادامه دارد. سازمانها در کشورهای مختلف به اشکال مختلف فعالیت
کرده و دیده میشوند. زبانهای مختلف در بردارندهی فرهنگ های مختلف هستند،
لذا واژه شناسی الفاظ هم به نوعی میتواند در شناخت موضوع مورد استفاده قرار
گیرد. بررسی ما بر واژهی سازمان نشانگر این مطلب است که سازمان در همه جای
دنیا حاوی یک معنا و مفهوم است. واژهی سازمان با مفهوم نظم ارتباط مستقیمی
دارد و ظاهرا در همه ی زبانها به نوعی این تفاهم و تطابق به چشم میخورد.
خلاصه ماشینی:
"بررسی کلمات سازمان، منظمه و organization از حیث لغت و اصطلاح سازمان کلمهی سازمان اسم مصدر و اسم مرکب است که در لغت به معنای نظم و ترتیب و ساماندادن است و در اصطلاح عبارت است از: گروهی از افراد که گرد هم میآیند تا سیاستها و خطمشیهای مشترکی را به کار گیرند و برای دستیابی به هدفهای مشترک بکوشند<FootNote No="10" Text=" فرهنگ جامع مدیریت؛ ص 269، ابوالحسن فقیهی، شمس السادات زاهدی.
تعریف اصطلاحی سازمان و سازماندهی با توجه به اینکه ریشهی کلمه سازماندهی از کلمهی سازمان است به نظر میرسد دیگر واژهی سازماندهی نیاز به بررسی لغوی ندارد اما از نظر اصطلاحی این دو واژه بار معنایی متفاوتی دارند و به طور مجزا مورد بررسی قرار میگیرند هرچند در دو مقالهی قبل به صورت مفصل در رابطه با تعاریف سازمان و سازماندهی بحث شد: در رابطه با معنای اصطلاحی، فرهنگ لغات تعاریفی نسبتا مشابه را ارائه نمودهاند: در فرهنگ لغت دهخدا در رابطه با تعریف اصطلاحی سازمان گفته: سازمان عبارت است از : «حالت قسمتهایی که واحد و مجموعی را برای انجام فعالیتهای خاصی تشکیل میدهند».
در این تعریف بیشتر به واحدها و ساختار سازمان اشاره شده و ظاهرا تنها هیأت ساختاری سازمان مورد توجه قرار گرفته است اما فرهنگ فارسی عمید به شکل دیگری تعریف اصطلاحی سازمان را ارائه میدهد.
جمعبندی در کنار بررسی معنای لغوی و اصطلاحی سازمان، دانشمندان و نظریهپردازان علم مدیریت هم تعاریف متنوع و متعددی را از سازمان ارائه نمودهاند که با توجه به اینکه در دو مقالهی قبل به طور مفصل تعاریف سازمان و سازماندهی مورد بررسی قرار گرفت، در این مجال به طور مختصر به چند تعریف مشهور اشاره میشود."