چکیده:
گیلان به سبب قرار داشتن در حصار طبیعی دریای خزر از یکسو و رشته کوه مرتفع پوشیده از جنگل البرز از سوی دیگر، همچنین به سبب داشتن آب و هوای بسیار مرطوب و پرباران، از نظر جغرافیایی با بیشتر نواحی ایران متمایز است. گیلان به سبب این توانهای محیطی، از شرایط انسانی، اقتصادی و ساختار سیاسی خاصی برخوردار بوده است. این ایالت ـ که به صورت جزیرهای از سایر نواحی خلافت شرقی جدا افتاده بود ـ هرگز به طور کامل و پیوسته به تسلط نیروهای خلافت و حتی نیروهای خارجی چون مغولان درنیامد. این منطقه همواره به دست حکمرانان محلی اداره میشد که اگرچه با هم اشتراکات و ارتباطاتی داشتند، اما مستقل از یکدیگر در قسمتهای مختلف گیلان حکمرانی میکردند. ساختار انسانی، سیاسی و فرهنگی گیلان تا زمان تسلط روسها بر گیلان و شکسته شدن حصار طبیعی آن با ساخت راههای کاروانرو و شوسه ثابت مانده بود.
در این پژوهش با بررسی توان محیطی گیلان و وضع سیاسی منطقه نشان داده شد وجود مرزهای طبیعی، قومی و فرهنگی علت اصلی استقلال و دوام حکومتهای محلی در گیلان و دیلمان بود.
خلاصه ماشینی:
"فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهشنامۀ تاریخ اسلام سـال ششم، شماره بیست و دوم، تابستان 1395 صفحات 107 - 124 تأثیر عوامل جغرافیایی بر ساختار سیاسی گیلانپیش از ورود روسها محمد محمودپور 1 سید احمدرضا خضری 2 حسین قرچانلو 3 چکیده گیلان به سبب قرار داشتن در حصار طبیعی دریای خزر از یکسو و رشته کوه مرتفع پوشیده از جنگل البرز از سوی دیگر، همچنین به سبب داشتن آب و هوای بسیار مرطوب و پرباران، از نظر جغرافیایی با بیشتر نواحی ایران متمایز است.
در این پژوهش با بررسی توان محیطی گیلان و وضع سیاسی منطقه نشان داده شد وجود مرزهای طبیعی، قومی و فرهنگی علت اصلی استقلال و دوام حکومتهای محلی در گیلان و دیلمان بود .
پیش از ورود اعراب مسلمان به ایران، در بیشتر مواقع، شاهان قدرتمندی به طور مستقل و جدای از حکومت مرکزی، بر ولایات شمال ایران حکومت میکردند؛ اما پس از ورود اعراب و تصرف تدریجی بیشتر نواحی ایران، تنها بخشی کوچک از مناطق شمالی ایران به نام گیلان و دیلمان در دست حاکمان محلی و مستقل از دستگاه خلافت باقی مانده بود.
پس از فروپاشی حکومت زیدیان و روی کار آمدن آل کیا در گیلان با حمایت مرعشیان و همچنین طرفداری صفویان از آل کیا به سبب پیوندهای ایدئولوژکی با آنها و واگذاری تمام گیلان و دیلمان به آنان، مرزهای قومی به تدریج اهمیت خود را از دست داد و باعث شد اقوام مختلف ترک، ارمنی و گرجی نیز در زمان صفویان به این مناطق کوچانده شوند (پرتو، 1379: 429)."