چکیده:
این پژوهش به خوانش مولفه های تذهیب صفحات افتتاحیه (شامل لوح های مذهب آغازین و صفحات مذهب دیباچه) نسخ مکاتب شیراز آلاینجو و تیموری می پردازد. هدف این پژوهش آن است که بر پایه گونه شناسی تذهیب مکاتب آل اینجو و تیموری و با تبیین سلایق غالب کتابت خانه های درباری این ادوار، تحولات ساختاری و فرمی تذهیب صفحات افتتاحیه نسخ شیراز را در فاصله زمانی یک سده بررسی کند. سوالات پژوهش عبارت اند از: 1- چه زمینه هایی منجربه تکوین ترکیب بندی و آرایه های مذهب صفحات افتتاحیه نسخ مکتب شیراز در بازه زمانی صدساله شده است؟2- تحولات صورت گرفته در الگوهای تذهیب در صفحات افتتاحیه مکاتب شیراز آلاینجو و تیموری چگونه بوده است؟ این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش، بیانگر تاثیرات انکارناپذیر حکومت بر هنر این ادوار تاریخی است. گرایش های تعالی گرایانه حکام شیراز، سلطه کامل بر ماوراءالنهر، تکوین و رواج قلم نستعلیق و نگرش فردگرایانه با محوریت هنرمند مذهب موجب شده است، صفحات افتتاحیه نسخ مکتب شیراز در خلال یک سده تحول یابد. تذهیب صفحات افتتاحیه نسخ آل اینجو بر پایه نقش مایه های تصویری گذشته شکل گرفته است و ساختار ساده هندسی، غلبه رنگ طلا و نقوش انتزاعیتری از گل وبوته در آنها مشاهده می شود و در کتیبه ها و ساختار صفحات دیباچه، خط بر تذهیب برتری دارد. در لوح های افتتاحیه مذهب تیموری، ساختار هندسی پیچیده، موجب شده است فضای لوح ها به سطوح کوچکی تقسیم شود و متناسب با این ساختار، ظرافت در جنبه های فرمی و کاربست تکنیک اجرایی و رنگی متمایز نمود پیدا کند؛ به گونه ای که در کتیبه ها و صفحات دیباچه، تذهیب بر نوشتار غلبه دارد. تذهیب این لوح ها با تغییرات چشمگیر در ترکیب بندی و فرم آرایه ها همراه شد که به شکلگیری ساختاری نظام مند از ترکیب نقوش هندسی و نقوش گل وبوته در تذهیب مکتب شیراز در نیمه اول سده نهم هجری منتهی گشت.
خلاصه ماشینی:
با توجه به ناآشنایی معماران داخلی با شیوه های نو، حضور معماران خارجی در عرصۀ آموزش متخصصان داخلی و طراحی و اجرای طرحهای عمرانی، سبب تحولات عمدهای در معماری معاصر ایران و ترکیه شد.
) را به دو دورۀ کلی تقسیم میکند و نشان میدهد که در دورۀ نخست، این معماران در بنیانگذاری شیوۀ جدید آموزش معماری و نیز معماری و ساختمانسازی در هر دو کشور نقش داشتهاند و در دورۀ دوم، نقش معماران خارجی در حوزۀ آموزش معماری و فعالیتهای حرفهای در ترکیه، نسبت به ایران محدودتر است.
بنابراین، معیارهای تطبیق میان نقش معماران خارجی در معماری معاصر دو کشور عبارتاند از: میزان و نحوۀ حضور این معماران؛ حضور در پروژه های دولتی یا خصوصی؛ ایفای نقش در آموزش معماری و فعالیتهای حرفهای؛ ترویج و تبلیغ گرایشهای بینالمللی یا تأثیرپذیری از معماری بومی و سنتی.
در کنار این معماران، دیگر مدرسان آکادمی هنرهای زیبا، ازجمله گولیو مونگری11، معمار ایتالیایی که از زمان قبل از جنگ جهانی اول در ترکیه مشغول بهکار بود، همزمان با تعیین آنکارا بهعنوان پایتخت نوظهور، نقش عمدهای در تحولات معماری ایفا میکردند (Yavuz & Ozkan, 2005: 58).
مهمترین اتفاقی که در سالهای دهۀ پنجاه هجری شمسی به حضور دوبارۀ معماران خارجی در ایران منجر شد، برگزاری کنگره های بینالمللی معماری بود.
ترکیه، در این کشور، پروژه های محدودتری نسبت به ایران یافت میشود؛ به همین دلیل، پروژه هایی که با حضور معماران مشهور بینالمللی در ایران اجرا شده است در ترکیه نظیر ندارد.