چکیده:
در این مقاله، سوره "انشراح" با تحلیلی زبانشناختی، مبتنی بر دستور نظاممند هلیدی، در سه فرانقش تجربی، بینافردی و متنی، مورد بررسی قرار میگیرد. این پژوهش کلیه جملات سوره را، در سه فرانقش مذکور به صورت جداگانه بررسی میکند و ضمن تحلیل برجستهسازی زبانی، بازتاب ویژگیهای معنایی متن در ویژگیهای بافت موقعیت را مورد بررسی قرار میدهد. در فرانقش تجربی، مشخص شد که فرایند مادی بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است که این بسامد، با فضای سوره هماهنگ است؛ چرا که ابتدای سوره، از عمل اتفاق افتاده( نزول نعمتهای الهی بر پیامبر(ص) )، سخن میگوید و انتهای آن نیز، خداوند پیامبر را به عمل و شکرگزاری دعوت میکند. در فرانقش بینافردی، وجه اخباری و زمان ماضی برجسته شدهاند که نزول نعمتهای الهی را تایید و هر گونه شک را ناممکن میکنند. در فرانقش متنی، مشخص شد که نعمتهای خداوند درحق پیامبر خود، شناخته شده هستند و امری نو نیستند؛ لذا اطلاع شناخته شده و قدیمی در این سوره، بیشترین بسامد را دارد. انسجام دستوری و انسجام واژگانی با ایجاد انسجام، نقش مهمی در تایید محتوای سوره دارند.
خلاصه ماشینی:
در فرانقش تجربی، مشخص شد که فرایند مادی بیشترین بسامد را به خود اختصاص داده است که این بسامد، با فضای سوره هماهنگ است؛ چرا که ابتدای سوره، از عمل اتفاق افتاده( نزول نعمتهای الهی بر پیامبر(ص) )، سخن میگوید و انتهای آن نیز، خداوند پیامبر را به عمل و شکرگزاری دعوت میکند.
- نبیفر(1392): در این مقاله، نویسنده فقط فرانقش اندیشگانی را در سوره های"تکاثر، تکویر،عادیات، عبس، قارعه، نازعات، نبأ"، مورد بررسی قرار داده است و با استناد به روش های آماری، به این نتیجه میرسد که که خداوند برای قابل درک کردن کلام خود، از فرایندهای مادی بیشتر بهره میگیرد تا عامه مردم آن را بفهمند.
- صادقی (1394): در این مقاله، نویسنده سوره " کوثر" را بر اساس نظریه هلیدی و با روشی زبانشناختی، در سه فرانقش اندیشگانی، بینافردی و متنی تفسیر میکند و در نهایت بر این نتیجه میرسد که در فرانقش اندیشگانی فرایندهای مادی بیشترین بسامد را در این سوره به خود اختصاص دادهاند و در فرانقش بینافردی، وجه اخباری بیشترین تکرار را داشته است و در بخش فرانقش متنی، به دلیل دیدگاه ایدئولویک گوینده، از مبتدای نشاندار استفاده شده است.
فرانقش متنی<FootNote No="65" Text="Textual Metafunction"/> &amp;amp;quot;با استفاده از زبان، پیام خود را به شیوهای سازمانبندی میکنیم تا چگونگی همسازیاش با پیامهای دیگر و بافتهای بزرگتر ایجاد شود؛ از این رو، زبان میان خود و بافت ارتباط برقرار میکند تا به تناسب بافتی که در آن جاری میشود و با توجه به ویژگیهای مترتب بر آن بافت، متن آفرینی کند؛ چرا که متن است که حامل معنا و وسیله انتقال معناست.