چکیده:
در عصر مشروطیت در سایه یک گذار ابرگفتمانی، رابطه انتساب دالها و مدلولها و مصادیق در سامانه مفصلبندی گفتمان علمای مشروطهخواه متحول و دستخوش بازاندیشی گردید. علمای مشروطهخواه، به ظرفیتسازی و تئوریزه کردن مفاهیم نوین در پوشش آموزههای برآمده از نصوص دینی و آموزههای اسلامی پرداخته و راهی را برای طرح موضوعات عرفی (مبتنی بر عقل و تجربه بشری) در کنار مبادی شرعی (استوار بر نقل و نص) گشودند. پرسش اصلی نوشتار کیفیت مفصلبندی و باز نمایید مفهوم مشروعیت سیاسی در گفتمان این علما است. بر پایه فرضیه موجود، علمای مشوطهخواه، در حد فاصله متجددین و علمای مشروعهخواه، به مشروعیت سیاستوار بر کار آمدی قائله بوده و براساس این منطق کارکرد گرایانه، حکومتی را واجد مشروعیت میدانستهاند که در سایه پاسداشت شرعی مقدس، در دو وجه ایجابی و سلبی، بیشترین امنیت، رفاه و خیر مشترک را برای جامعه اسلامی فراهم آورد.این موضوع در روند فعالیت این علما در جریانان تحولات عصر مشروطه مؤثر بوده و در فراگرد خود زمینه را برای زایش ایده مردم سالاری دینی در جریانات انقلاب اسلامی و عصر جمهوری اسلامی در سایه اصل اساسی «حق الناس» را فراهم آورد. چارچوب نظری و روششناسی این مقاله استوار بر نظریه بازنمایی تئوفنلیوون است که با دقایقی از نظریه بر ساختگرایی اجتماعی تقویت شده است.
In the constitutional era، and in the shade of a discursive transition، the attributing relation between the signifiers، signifieds and the referents in the articulatory system of the constitutional Ulama’s discourse was altered and rethought. The constitutional Ulama tried capacity-making and theorizing the new concepts in covering the teachings brought about by the religious texts and the Islamic teachings، found a way for presenting the Urfi subjects (based on human reason and experience) besides the legal bases (based on quote and text). The main question of this research is about the quality of articulating and representing the concept of political legitimacy in these Ulama’s discourse. According to the primary hypothesis، the constitutional Ulama، in the borderline of the modernists and the constitutional Ulama، accepted a kind of political legitimacy based on efficacy and according to this functionalist logic، recognized a government as having legitimacy that in the shade of guarding the holy religion، in two positive and negative aspects، has brought the most security، welfare and common good for the Islamic society. This subject، and during the constitutional era’s evolutions، had effects on the activity process of these Ulama; and، in its procedure provided a base for generating the idea of religious democracy in the Islamic Revolution process and the Islamic Republic era، in the shade of the basic principle of the “people’s right”. The theoretical and methodological framework of this article is based on Van Leeuwen’s Representation theory which has been reinforced with some elements of the social constructionism theory.
خلاصه ماشینی:
"مشروعیت سیاسی ، بازنمایی ، برساخت گرایی اجتماعی ، عصر مشروطیت ، علمای مشروطه خواه مقدمه مشــروطه ایرانی ، یکی از بزنگاه های برخورد تمدن و جامعه ایرانی با سامانۀ فرهنگی - مدنی غرب و مدرنیته اســت .
پرسش اصلی این است که «انقلاب مشروطیت ، به عنوان نمود برخورد جدی نخبگان مذهبی ایرانی با مدرنیسم ، مدرنیته و رویه تمدنی غرب ، چه تاثیراتی بر زاویه دید علمای مشــروطه خواه به امر مشروعیت سیاسی حکومت داشته است ؟» در پاسخ به این پرسش ، فرضیه مقدماتی می آید که براساس آن «انقلاب مشروطیت در ایران زمینه ساز تحول گفتمان مشروعیت سیاسی در میان علمای مشروطه خواه شده و نگاه آنان را، در کنار توجه به مشروعیت فقهی ، متوجه مشروعیت سیاسی کارکردی و استوار بر کارآمدی نموده است ».
عمادالعلما خلخالی در راستای پاسداشت حرمت و جایگاه طبقات گوناگون برای حضور در پهنه سیاسی و اجتماعی می گوید: «حفظ شــئونات هر طبقه از طبقات ملت و صیانت شــرف هر فردی از افراد رعیت بر همه کس لازم اســت زیرا از عمده فوائد مشروطیت حفظ ناموس و کراتب شــرف ملت اســت و ملاحظه حقوق آدمیت و انسانیت است از وکلا محترمین و وزرا معتبرین و امرا گرام و حجج الاســلام عظام و علما فخام و شاهزادگان ذوالعز و الاحترام و تجار نیک نام و شرف و عزت آن ها را باید منظور داشــت و غیبت بی جهت و سخن بی جا و سو ادب و رهبر عقرب به کار نباید برد، قولا و فعلا کتبا و کتابه ناسزا گفتن و فحش دادن طریقه مدنیت و شیوه انسانیت نیست »."