"نکات سؤالبرانگیز این کتابها،همه حول این محور میچرخند:چرا کودکان ابژه شدهاند؟ چرا سوژه کودکانه،به نمایش گذاشته شده و برای تحسین و تمجید،روی صحنه رفته است؟اما از سوی دیگر،مثل تمام موارد مشابه،کتابی تا این حد مشکوک و عجیب،آنچنان ظاهر معصوم و فربیندهای پیدا میکند که عملا از هر نگاه مشکوکی برکنار میماند؛کتاب ظاهری جذاب و رنگارنگ دارد،همه چیز ساده و طبیعی است، خطوط کودکانه کتاب،قطع و صفحهبندی،اهداییه و خلاصه ظاهر و باطن کتاب در نگاه اول،هیچ نکته شک برانگیزی ندارد و این باعث میشود نکته اصلی و مشکوک کتابها،پنهان بماند: «کودک در ویترین است و به فروش میرسد!» و اما چرخه تولید،عرضه و خوانش کتاب تا اینجا،یعنی تا زمانی که کتابها به دست من رسید،بیعیب و نقص به کار خود ادامه داده است. میکی اگر این فرض را بپذیریم که مؤلفین از ملاک جالب بودن نوشته برای انتخاب این نوشتهها استفاده نکرده و به صورتی منطقی، کودکان نویسنده این کتاب را انتخاب کردهاند، صفحهآرایی،تصویرسازی و شیوه انتشار کتاب، آنچنان ضربهای به این نوشتهها میزند که کلا آنها را از ماهیت مستقلشان تهی میسازد دخالت بزرگسال را برای سرگرمکننده و لوکس و زینتی نشان دادن کودک،در این کتابها دید؟ آیا این کتابها واقعا نشان دهنده سوژه کودکانه هستند،یا عرصه توهین و تهدید استقلال سوژه کودکانه؟من شق دوم را میپذیرم و دلایل خود را نیز برمیشمرم؛نشانههای قطعی و شک ناپذیری که نشان میدهند تا چه حد سوژه کودکانه در این کتاب،بزک شده و تغییر شکل یافته و یا به عبارت بهتر،تحریف شده است."
- دریافت فایل ارجاع :
(پژوهیار,
,
,
)