چکیده:
در کتب معتبر آمده که انسان تعهد وفاداری به خالق را برای لحظهای فراموش کرد و بهشت را که مکانی نورانی و قرب رحمت خداوند بود از دست داد و سفر هبوط را در پیش گرفت اما خالق مهربان او را بخشید و در سرزمینی پاک و دست نخوردهای جای داد و به آوارگی او راضی نشد. اما اکنون به دلایل گوناگون برخی از ملل جهان سرزمین خود را ترک کرده و به صورت بیخانمان در سراسر قارهها در حال حرکتاندکه مهاجرت به دلیل تغییرات جهانی آب وهوا از بارزترین مصادیق افزایش مهاجرتهای گروهی میباشد و اسکان مجدد آنها به یک چالش بینالمللی مبدل شده است. هدف از این تحقیق آشنایی با معضل مهاجرتهای اقلیمی و ارزیابیکارکرد مقررات حقوق بینالملل در اسکان مجدد پناهجویان اقلیمی است. متدلوژی به کار رفته در این تحقیق روش اسنادی و الگوهای تحلیل ثانوی بوده و در پایان مباحث با استمساک از دستاوردهای موجود، کارآمدی اجرای این تدابیر با روش امکان سنجی مورد قضاوت قرار خواهد گرفت. در نهایت نتایج به دست آمده ثابت میکند که کشورهای جهان و جامعه بینالمللی باید به موضوع اسکان مجدد مهاجران اقلیمی به عنوان یک فرصت و نه یک تهدید نگریسته و از رهیافتهای حقوقی ملایمتری در مقایسه با دیگر پناهجویان بهره گیرند تا از رشد تصاعدی میزان آوارگان و مهاجران زیست محیطی و بلاتکلیفی حقوقی و عملی آنها جلوگیری کند.
Old Testament writes that the man forgot obligation and commitment to
his creator for a while and lost the paradise as divine place for vicinity and
mercy of the Lord and took the departure journey. However, the almighty
God forgave him and placed him in an intact and pure land and did not
consent on his vagrancy. Now due to different reasons, some people leave
their land and live homeless in the continents. Vagrancy due to global
climate change is one of the exemplars of mass immigration enhancement
which their resettlement has been converted to an international challenge.
This research aimed at investigating the problems of climate change
immigration and assessment of the international law regulations in
resettlement of the climate change immigration. The research methodology
was documentary and secondary analysis patterns and at the end the
efficiency of the implementation of these measures was investigated by
feasibility study relaying on the achievements. The findings show that, the
world countries and international association should pay attention to the
resettlement of the climate change immigrants as an opportunity and not
as a threat and employ mild legal solutions in comparison to other refugees
to prevent exponential increase of the environmental immigrants and
refugees and their legal and practical uncertainty.
خلاصه ماشینی:
فرشید سرافراز(١٣٩٤)، درکتاب حقوق بشر مهاجران درنظام حقوق بین الملل ، کیت جاسترام و مارلین آکی رون در کتاب حمایت از پناهندگان راهنمایی بر حقوق بین المللی پناهندگان ، امیر حسین زنجبریان و نفیسه ازغنده پور(١٣٩٥)، در مقاله ای با نام پدیدة دولت های درحال غرق : چاره اندیشیهایی از نظرگاه حقوق بین الملل و سید فضل الله موسوی و معصومه سادات میرمحمدی(١٣٩٢)، در مقاله ای با عنوان تغییرات جوی: تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی هریک به نوعی به پدیدة پناهندگی و آوارگی اشاراتی داشته و همکاری جمعی همه کشورهای عضو جامعه بین المللی را مهم ترین راه حل معضل سنتی پناهندگان بر شمرده اند.
اعلامیه کارتاخنا مصوب ١٩٨٤ اجلاس نمایندگان کشورهای آمریکای لاتین مورد تهدید قرار گرفتن حیات و امنیت را از دلایل پناهنده شناخته شدن معرفی کرده که با وصف فوق مهاجران اقلیمی یا پناه جویان آب و هوایی را نیز قطعا شامل میگردد (جاسترام و دیگری، بیتا: ١٤)، و کنوانسیون حقوق پناهندگان ١٩٥١ در مورد تاثیر بلایای زیست محیطی و آوارگی ناشی از به زیر آب رفتن محل سکونت یا خشکسالی زمین های کشاورزی یا رانش زمین و زلزله های آتشفشانی مطلبی ندارد و از این جهت اصلاح کنوانسیون فوق یا تصویب کنوانسیون جدیدی ویژه آوارگان و مهاجران اقلیمی ضرورتی غیر قابل انکار است (موسیزاده و دیگری، ١٣٩٦: ٦).