چکیده:
دین اسلام آیینی جهانشمول با اصول و معارف اساسی و فراگیر است که عمدة آنها در قرآن کریم بیان شدهاست. اما شناخت آنها برای غیر عربزبانان تنها از راه ترجمه میسور است. از این رو، علمای مسلمان از دیرباز با مسئلة ترجمة قرآن مواجه بودهاند و دو نگرش موافق و مخالف نسبت به این مسئله شکل گرفتهاست. بررسی پیشینه و سیر تاریخی نشان میدهدکه موافقان ترجمة قرآن و مخالفان آن، از دو منظر کلامی و فقهی به مسئله نگریستهاند و دلایلی بر اثبات دیدگاه خود ارائه نمودهاند. جهانی بودن اسلام ازجمله ادلّة جواز، بلکه لزوم ترجمة قرآن است. از سوی دیگر، عواملی همچون گسترش اندیشة سلفی موجب مخالفت با ترجمة قرآن شدهاست. مخالفان که اغلب سلفی هستند، حدود پانزده دلیل، همچون نبودِ امکان ترجمة قرآن، خطر تحریف و بدعت ارائه نمودهاند که تحلیل و بررسی آنها نشان میدهد عموماً فاقد مبنای استوار و بنای درست بودهاست و همگی قابل نقد است.
خلاصه ماشینی:
در سال 1304هجری شمسی، مجمع استادان الأزهر از گمرک مصر خواست که نسخههای ترجمة انگلیسی قرآن، برگردان محمدعلی لاهوری را بسوزاند وشیخ محمد محمود شاکر و شیخ محمد حسنین مخلوف العدوی ترجمه، قرائت و کتابت قرآن به غیر زبان و خط عربی را حرام شمردند، لیکن بیان معانی قرآن و تفسیرآن به زبانهای غیرعربی را به اجماع فقها جایز دانستند (ر.
ک؛ مهنا، بیتا: 14ـ24) و شیخ محمد بخیت المطیعی حنفی بر جواز و ضرورت ترجمة قرآن به شرط (نظارت بر درستی ترجمه) فتوا داد (ر.
اما به نظرمیرسد این گونه برخورد، اقدامی انفعالی، غیرکارآمد ونامناسب است، در حالی که دین اسلام منطقی قوی دارد و واقعیتهای موجود، حاکی ازآن است که فرایند ترجمة قرآن کریم و دیگر متون اصیل اسلام، یک نیاز جهانی است که باید به صورت صحیح تأمین گردد، نه آنکه از ترجمه پیشگیری و به اعلام فساد ترجمههای مغرضانه بسنده کنیم.
( بررسی و نقد نظریة سلفیه اما دیدگاه و ادلة ارائهشده از جانب سلفیان در منع ترجمة قرآن مبتنی بر دیدگاه کلامی و فقهی آنان نسبت به خود قرآن است.
5ـ2) دیدگاه سلفیه نسبت به ترجمة قرآن چنانکه در پیشینة بحث گذشت، افراد زیادی از سلفیان دربارة مسئلة «ترجمة قرآن» موضع مخالفت گرفتهاند، اما در سالهای اخیر، عثمان صافی از کسانی است که شدیدترین مخالفت را ابراز کرده، بیشترین دلیلها را بر حرمت ترجمه ارائه نمودهاست.
( بررسی این استدلال نیز مخدوش است؛ زیرا ترجمة قرآن متمایز از اصل قرآن است و قرآن گفتاری و نوشتاری صفت ذات خداوند نیست که تبدیل دربارة آن تصورپذیر باشد.