چکیده:
حسن حنفی یکی از اندیشمندان نوگرایی جهان عرب است که عقب ماندگی جهان اسلام و جهان عرب دغدغه اصلی او را تشکیل میدهد. او در این راستا پروژه «سنت وتجدد» را پایهریزی میکند که هدف از آن بازسازی سنت و میراث اسلامی با توجه به شرایط مدرن است. در این نوشتار با محور قرارگرفتن روش شناسی حسن حنفی، سعی شده است که در ابتدا به مبانی نظری حنفی و سپس به کاربست آن در روش کاربردی او پرداخته شود. مهمترین مبانی حنفی عبارتند از نومعتزله، پدیدارشناسی، تاریخینگری و فایدهگرایی. مبانی نظری مزبور در اندیشههای او به عنوان روش نیز به کار رفته است.
خلاصه ماشینی:
"حنفی میگوید: «به جای آنکه بگوییم ما در جهانی بیهدف زندگی میکنیم که صلاح و صلاحمند در آن رعایت نمیشود و علیت بر آن حکومت نمیکند و رنجها و دردها گریزناپذیرند همچنان که گزینهی اشعری کهن چنین باور داشت، میتوان گزینهی اعتزالی را زنده کرد و برگزید؛ با توجه به شرایط این دوران که دستیابی به اهداف کلی، هدفمندی را ضرورت میبخشد و دفاع از مصالح مردم و چارهاندیشی برای دردهایی که سرپوشی برای احساس ناتوانی از دفع ظلم است، رعایت و توجه به صلاح و صلاحیتمند را ایجاب میکند.
"/> حنفی علاوه بر دانش کلام، قرآن و احادیث و علوم پدید آمده حول این دو محور، مانند تفسیر، سیره و فقه را نیز تاریخی میداند و معتقد است که «به رغم اشاره قرآن به محیط زندگی اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و دینی [عصر پیامبر]، همانا حدیث بود که از حضور این محیط زندگی در روایت، پرده برداشت؛ زیرا حدیث، تاریخیتر از قرآن است و تفسیر، تاریخیتر از قرآن و حدیث و سیره، تاریخیتری از قرآن و حدیث و تفسیر؛ اما فقه، تاریخیترین علم از میان علوم نقلی است.
او عقلگرایی را از نومعتزله میگیرد و معتقد است که راه حل اشعری را که نقلگرایی و نقل محوری بود آزمودیم، اکنون باید در بررسی میراث و سنت اسلامی به سمت عقلگرایی حرکت نمود و عقل را محور قرار داد.
حنفی باتوجه به پدیدارشناسی هوسرل از سنت و میراث اسلامی توصیف پدیدارشنانه میکند و معتقد است که برای فهم آن باید به خود سنت از راه تعلیق تفسیرهای موجود دست یافت."