چکیده:
محققان عرصهی استراتژی، مؤلفهی رهبری را یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار در جهت توفیق یا شکست برنامههای استراتژیک دانستهاند. با این حال، تعداد اندکی از پژوهشها به واکاوی عمیق یک الگوی مشخص رهبری در ادارهی فرایند پیادهسازی استراتژی پرداختهاند. پژوهش پیمایشی و کاربردی حاضر با هدف بررسی عمیق مؤلفهی رهبری، سبک رهبری تحولگرا را در تسهیل فرایند پیادهسازی استراتژی مورد مطالعه قرار داده است و نقش چهار متغیر قابلیت نوآوری، تعهد سازمانی، یادگیری سازمانی و انگیزش کارکنان را در رابطه میان سبک رهبری تحولگرا و پیادهسازی استراتژی ارزیابی کرده است. دادههای موردنیاز به وسیله پرسشنامه از نمونهای بالغ بر 250 نفر از مدیران ارشد شرکتهای پیمانکاری تأسیسات و تجهیزات صنعتی گردآوری شدهاند و تحلیل دادهها توسط مدلهای رگرسیونی انجام شده است. یافتههای پژوهش ضمن تأیید رابطه میان رهبری تحولگرا و پیادهسازی استراتژی، نشان میدهد ایجاد تعهد سازمانی و انگیزش کارکنان مهمترین کارکرد رهبری تحولگرا در هنگام اجرای استراتژی است و این سبک از رهبری میتواند با به همراه آوردن نوآوری، یادگیری، تعهد و انگیزش، فضای سازمان را برای دستیابی به اهداف استراتژیک و تسهیل فرایند پیادهسازی استراتژی آماده سازد.
خلاصه ماشینی:
پژوهش پيمايشي و کاربردي حاضر با هدف بررسي عميق مؤلفه ي رهبري، سبک رهبري تحول گرا را در تسهيل فرايند پياده سازي استراتژي مورد مطالعه قرار داده است و نقش چهار متغير قابليت نوآوري، تعهد سازماني، يادگيري سازماني و انگيزش کارکنان را در رابطه ميان سبک رهبري تحول گرا و پياده سازي استراتژي ارزيابي کرده است .
يافته هاي پژوهش ضمن تأييد رابطه ميان رهبري تحول گرا و پياده سازي استراتژي، نشان ميدهد ايجاد تعهد سازماني و انگيزش کارکنان مهم ترين کارکرد رهبري تحول گرا در هنگام اجراي استراتژي است و اين سبک از رهبري ميتواند با به همراه آوردن نوآوري، يادگيري، تعهد و انگيزش ، فضاي سازمان را براي دستيابي به اهداف استراتژيک و تسهيل فرايند پياده سازي استراتژي آماده سازد.
رهبري تحول گرا با نقش آفريني در انتخاب استراتژي مناسب و از طريق مزيت هاي ناشي از تمايز يا رهبري هزينه ، عملکرد سازمان را در بازار تحت تأثير قرار ميدهد 1 -Pounder 2 -Rafferty & Griffin (٢٠٠٧ ,Shih &Menguc, Auh ).
از اين رو، با در نظرگرفتن حيطه ي موضوعي و هدف اين پژوهش ، چهار مؤلفه ي قابليت نوآوري، تعهد سازماني، يادگيري سازماني و انگيزش کارکنان به عنوان عوامل تأثيرگذار روي رابطه ي رهبري تحول گرا و پياده سازي استراتژي در نظر گرفته شده اند.
به منظور ارزيابي فرضيه هاي پژوهش ، مؤلفه هاي رهبري تحول گرا، قابليت نوآوري، تعهد سازماني، يادگيري سازماني و انگيزش کارکنان به عنوان متغيرهاي مستقل و پياده سازي استراتژي به عنوان متغير وابسته در تحليل رگرسيوني در نظر گرفته شده اند.