چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین نقش میانجی گر آسیب کودکی در رابطه بین سبک های فرزندپروری و تنظیم شناختی انطباقی هیجان در کودکان کار بود.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری تمامی کودکان کار شهر تهران به تعداد 20000 نفر بود که با استفاده از روش نمونه برداری چند مرحله ای 317 نفر از کودکان کار 12تا 17 ساله انتخاب و داده ها با استفاده از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001)، پرسشنامه فرزند پروری آلاباما فرایک (1991) و نسخه کوتاه پرسشنامه آسیب کودکی برنستاین و فینک (1994 ) گردآوری شد.
یافته ها: اطلاعات گردآوری شده با استفاده از روش الگو یابی معادلات ساختاری تحلیل و نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری و آسیب کودکی به صورت معناداری تنظیم شناختی انطباقی هیجان را پیش بینی می کند و همچنین آسیب کودکی رابطه بین سبک های فرزندپروری و تنظیم شناختی انطباقی هیجان را میانجی گری می کند.
نتیجه گیری: این یافته ها بیانگر اهمیت نقش متغیر آسیب کودکی در رابطه بین سبک های فرزندپروری و تنظیم شناختی انطباقی هیجان است و لازم است در جهت بهبود وضعیت زندگی کودکان کار برنامه آموزش سبک های فرزندپروری به والدین طرح ریزی شود.
خلاصه ماشینی:
نتيجه گيري: اين يافته ها بيانگر اهميت نقش متغير آسيب کودکي در رابطه بين سبک هاي فرزندپروري و تنظيم شناختي انطباقي هيجان است و لازم است در جهت بهبود وضعيت زندگي کودکان کار برنامه آموزش سبک هاي فرزندپروري به والدين طرح ريزي شود.
کودکان کار در زمره «کودکان در وضعيت دشوار» يا «کودکان آسيب پذير شهري» قرار دارند که تحت تأثير فشارها و تنش هاي زندگي در شهرهاي بزرگ جوامع معاصر، فرآيند طبيعي رشد در ابعاد چهارگانه رشد جسماني، ذهني، اخلاقي و اجتماعي آن ها و نيز جريان اجتماعي شدن بهنجار آن ها در معرض خطر قرار دارد، به عنوان مثال در اکثر موارد اين کودکان ، از حضور و توجه والدين به دليل اشتغال و غيبت طولاني از خانه ، به منظور تأمين معاش خانواده محروم هستند يا الگوي روابط کارکردي خانواده آن ها دچار اختلال است (زارع شاه آبادي، حاجيزاده ميمندي و اکبري قورتاتي، ١٣٨٨).
مروري بر پژوهش ها نشان ميدهد پيامدهاي نظري در زمينه آسيب شناسي و کاهش معضل پديده کودکان کار با هدف بررسي نقش واسطه اي آسيب کودکي در رابطه بين سبک هاي فرزندپروري و تنظيم شناختي انطباقي هيجان در اين کودکان از اهميت و ضرورت ويژه اي برخوردار است .
همسو با يافته هاي اين پژوهش الينک و همکاران (٢٠٠٩) بيان کردند مهارت هاي تنظيم هيجان تحت تاثير رابطه والد-کودک در ١١٢ فصلنامه روان شناسي کاربردي/ سال ٩/ شماره ١(٣٣)/ بهار ١٣٩٤ سال هاي اوليه کودکي قرار دارد.