چکیده:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای شناختی-اجتماعی بر کاهش نشانههای اختلال نافرمانی مقابلهای دانشآموزان بود. روش: روش مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون، گروه گواه و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 300 نفر از دانشآموزان پسر پایه اول و دوم دبستان از مناطق 1 و 6 تهران در سال تحصیلی 94-93 بود. به روش نمونهگیری چندمرحلهای تصادفی از میان آنها 30 نفر انتخاب و پس از همتاسازی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند و معلمهای آنها در سه مرحله به پرسشنامه علائم مرضی کودکان گادو و اسپرافکین نسخه معلم (1994) پاسخ دادند. کودکان گروه آزمایش بهمدت 12 جلسه 30 دقیقهای در برنامه آموزشی مهارتهای شناختی-اجتماعی کارپنتر (2002) هفتهای 2 بار شرکت کردند. یافتهها: نتایج حاکی از کاهش معنادار شدت نشانههای اختلال نافرمانی مقابلهای در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پسآزمون و پیگیری بود. نتیجهگیری: از آنجا که اجرای برنامه آموزش مهارتهای شناختی- اجتماعی منجر به یادگیری مهارتهایی مانند همکاری، مشارکت و نحوه برقراری ارتباط در کودکان و پذیرش اجتماعی آنها از سوی والدین و در نتیجه کاهش نشانههای این اختلال در آنها میشود، از این برنامه میتوان بهعنوان برنامهای مفید و موثر برای کودکان دچار اختلال نافرمانی مقابلهای استفاده کرد.
خلاصه ماشینی:
بر اساس گزارش انجمن ملي سلامت روان ١ در سال ٢٠٠٧، از ميان ٢٠ درصد کودکاني که داراي اختلال هاي رواني، هيجاني و رفتاري تشخيص داده شده بودند، شدت مشکل هاي نيمي از آن ها در حدي بود که کنش وري و تحول بهنجار آن ها را متأثر ميساخت (موسوي، مظاهري، پاکدامن و حيدري، ١٣٩٢).
American Academy of Child & Adolescent Psychiatry 101 بخشي از درمان ها متمرکز بر مداخله هاي فردي، گروه درماني و بخشي ديگر بر مداخله هاي خانوادگي، متمرکز شده اند؛ به نحوي که برنامه هاي متنوعي هم چون ، آموزش والدين براي کمک به مديريت رفتار فرزندشان ، روان درماني فردي براي مديريت خشم ، خانواده درماني براي بهبود عملکرد و ارتباط ، آموزش مهارت هاي اجتماعي براي افزايش انعطاف پذيري و تحمل ناکامي در بين همسالان و درمان شناختي- رفتاري براي آموزش حل مساله و کاهش منفيگرايي بوده است (آکادمي روان - پزشکي کودک و نوجوان آمريکا، ٢٠٠٧).
مهارت هاي اجتماعي ضعيف با مشکل هاي ارتباطي با همسال ها، خانواده و معلم ها، و بسياري از مشکلات رفتاري و آسيب شناسي رواني شامل اختلال يادگيري، نارسايي هيجاني (سليماني، زاهدبابلان ، فرزانه و ستوده ، ١٣٩٠)، افسردگي، اختلال سلوک، اختلال نافرماني مقابله اي، فوبي اجتماعي، درخودماندگي ١، نشانگان آسپرگر و اسکيزوفرني اوايل کودکي مرتبط است (واحدي، فتحيآذر، حسينينسب ، مقدم و کياني، ١٣٨٦).
نتايج اين پژوهش اثربخشي روش مهارت هاي شناختي-اجتماعي را در کاهش نشانه هاي دانش آموزان پسر دچار اختلال نافرماني مقابله اي تأييد کرد.