چکیده:
مقاومت در برابر تغییر، پدیدهای است که مجریان تغییر را به تکاپو برای شناسایی چیستی، چرایی، چگونگی و نحوة مدیریت آن وامیدارد. این پژوهش با هدف رسیدن به درکی عمیقتر دربارة این پدیده از منظر کارکنان (اعضای هیئتعلمی و غیرهیئتعلمی) یک دانشگاه دولتی انجام شده است. راهبرد پژوهش، پدیدارشناسی هرمنوتیک و مشارکتکنندگان در آن، کارکنان دانشگاه یاد شده بودند که با استفاده از روش نمونهگیری نوعی، انتخاب و دادههای کیفی از آنها به وسیلة ابزار مصاحبة باز تا مرحلة اشباع نظری گردآوری شده بود. برای تحلیل دادهها از نرمافزار Maxqda استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که شش دسته عوامل فردی، شغلی، گروهی، مدیریتی، سازمانی و محیطی در بروز مقاومت در برابر تغییر در این سازمان اثر دارند؛ همچنین بر اساس یافتههای پژوهش مشخص شد اعضای سازمان از لحاظ گونهشناسی مقاومت در برابر تغییر، به چهار گونة ستادیهای پیشکسوت، نوپا، وابسته و صفیها تقسیم میشوند
خلاصه ماشینی:
نظر به ماهیت متغیر علم و فناوری و محیط متغیر درونی سازمان های آموزشی ( & Yılmaz ٢٠١٣ ,luogKılıc) و نیز گوناگونی و پراکنش نظری موجود دربارة مقاومت در برابر تغییر، پژوهش حاضر کوشیده است تا این پدیده را از منظر تجارب به اشتراک گذاشته و زیستۀ اعضای هیئت علمی و غیرهیئت علمی یکی از دانشگاه های دولتی کشور مورد مطالعه قرار دهد و با بازنمایی نظری این تجارب به درکی عمیق تر از پدیدة مزبور برسد.
در همین راستا، برخی صاحب نظران بر این نظرند که یک سری پیش فرض ها دربارة مقاومت در برابر تغییر وجود دارد که باید اصلاح شوند؛ چرا که همواره صادق نیستند ( & Dent ١٩٩٩ ,Goldberg)؛ از جمله اینکه مقاومت همیشه پدیده ای مذموم و از ناحیۀ فرودستان نیست ؛ حال آنکه برخی از پژوهش ها حاکی از آن است که گاه کارکنان دون پایۀ سازمان خواهان اعمال تغییرند؛ اما این مدیران رده های بالاتر سازمان هستند که در مقابل اعمال تغییر مقاومت میکنند 1.
به تعبیر کشمن (١٩٩٨)، مقاومت نوعی دفاع در برابر ترس از ضرر است ؛ به نحویکه اگر انسان احساس کند تغییر موجب زوال داشته ها و موقعیت فعلیاش میشود، توانمندیهای خود را در مسیر حرکت به سوی آینده ای ناشناخته محدود میکند؛ البته بر اساس رویکرد سیاسی به پدیدة مقاومت ، منشأ هرگونه تغییری در سازمان ، تلاش برای کسب منافع شخصی یا گروهی است (١٩٧٧ ,Bowen)؛ لذا کسانی که منافع و قدرت آنها در اثر تغییر تهدید میشود، برای حفظ وضع موجود تدافعی عمل میکنند (٢٠٠٥ ,Worley &Cummings )؛ بنابراین ترس از کاهش منافع فردی، میتواند در قاب نظری رویکرد سیاسی به مقاومت در برابر تغییر نیز مشاهده شود.