چکیده:
آیات شهابسنگ قرآن از آیات چالشبرانگیز در زمینۀ قرآن و اخترشناسی است. مفسران در این باره نظرات گوناگونی ارائه دادهاند. بیشتر مفسران قدیمیتر معنای ظاهری این آیات را که دربرگیرنده شنود شیاطین و دور کردن آنها بهوسیله شهابسنگ است، مدلول این آیات میدانند، در حالی که مفسران معاصر که با شبهات و سؤالات جدیدتری در این زمینه روبهرو بودهاند، بیشتر راه تأویل را برگزیده، برخی نیز در معنای آن توقف کردهاند. با این حال به نظر میرسد تأویلهای ذکر شده گواهی قوی نداشته، درخور استناد نیست. از دیگر سو با ژرفنگری در این آیات، در کنار بهره بردن از بخش دیگری از قرآن و روایات، میتوان به نکتههای جدیدتری در بازخوانی معنایی آن دست یافت، بهگونهای که برای آسمان و اجرام آن نقشی کارآمد در پراکندن شیطانها قائل شد. بدین ترتیب در کنار پایبندی به معنای ظاهر قرآن و بینیازی از تأویلهای غیر قابل قبول، همه شبهات مرتبط با این معنا نیز پاسخ میگیرند.
The Qur’ān’s verses of meteors are among the challenging verses concerning the Qur’ān and astronomy. The interpreters have provided various views in this respect. Most of the earlier interpreters regard the apparent meanings of these verses that include the evils’ eavesdropping and driving them away with meteors as a referent to these verses; whereas، the contemporary interpreters who have encountered newer misconceptions and questions in this respect، have more chosen the way of ta’wīl (allegorical interpretation) and some have also failed to comment. Nevertheless، it seems that the above-mentioned ta’wīls do not have strong evidences and are not worth referring to. On the other hand، by delving into these verses and through employing another part of the Qur’ān and traditions، newer points can be found concerning its semantic reappraisal، so as to maintain a more efficient role for heaven and its masses in dispersing the evils. Thus، along abiding by the apparent meaning of the Qur’ān and needlessness of unacceptable ta’wīls، all the misconceptions related to this notion would also be answered.
خلاصه ماشینی:
"نظریۀ برگزیده در تفسیر آیات شهابسنگ با پذیرش امکان ارتباط میان عوالم غیبی و آسمان دنیا و پذیرش این مطلب که میتوان از وضعیت آسمان دنیا و ارتباط ستارهها و اجرام این آسمان، به اخباری از عوالم غیبی دست یافت، و همچنین این امر که شیاطین میتوانند با بهره بردن از این امکان، در هدایت الهی کارشکنی کرده و در نتیجه گمراهی مردم را فراهم کنند، و نیز پذیرش وجود نیروهایی در اجرام آسمانی و بین آنها که سبب عدم دستیابی شیاطین و جنیان به بیشتر اخبار غیبی میشود، میتوان چنین گفت: به دلیل حفاظت شدید آسمان دوردست بهوسیله خود اجرام آسمانی و وضعیت آسمان، شیاطین نمیتوانند از اخبار عالم غیب کسب اطلاع کنند، ولی با توجه به آیات دیگر و برخی فقرات انتهایی آیات پیشگفته، چنین بهنظر میرسد که هرچند شیاطین امکان کسب آگاهی از خود آسمان دوردست را نداشتهاند، اما تا مدتها میتوانستهاند با حضور در جایگاههایی در جو زمین، اخبار ناچیزی از عالم غیب را بهدست آورند و به تعبیر قرآن، استراق سمع کنند.
آیا دانش تجربی توان آن را دارد که این امر را نفی کند که برخی از سنگهای بیرون از جو زمین، بهوسیلۀ فرشتگان نگهبان آسمانها بهسوی جو زمین منحرف شده باشند؟ با این توضیحات، پاسخ این شبهه که شهابسنگها پدیده طبیعی قبل از زمان پیامبر اسلام6 بودهاند و در آینده هم خواهند بود، جواب میگیرد، به این صورت که بعد از زمان حضرت رسول، از این پدیده طبیعی برای جلوگیری از استراق سمع شیاطین استفاده میشود؛ چراکه با بعثت ایشان، قرار است برنامه نهایی هدایت انسان محقق شود و اجرای این برنامه بسیار مهم که هدف آفرینش است، نیاز به پیشنیازهایی دارد؛ از جمله اینکه باید دستاندازی شیاطین در امور غیبی کاملا از بین برود."