چکیده:
در این مقاله به مدلسازی الگوی تصمیمگیری مدیران بخش صنعت و عوامل اثرگذار بر آن، با توجه به رویکرد رفتاری پرداخته میشود. برای این منظور با طراحی پرسشنامه و جمعآوری اطلاعات از مدیران صنایع استان فارس، دادههای مورد نیاز را جمعآوری میگردد و سپس به مدلسازی الگوی تصمیمگیری مدیران براساس روش رگرسیون لجستیک پرداخته می شود. نتایج تحقیق نشان میدهند که بیشتر مدیران مورد بررسی در تصمیمگیریهای خود، از الگوی رفتاری تبعیت میکنند. یکی از علل اصلی این موضوع، وجود خطاهای رفتاری در مدیران است؛ بهطوری که این خطاها باعث میشوند مدیران از الگوی عقلایی در تصمیمگیری استفاده نکنند و به تصمیمگیری رفتاری گرایش بیشتری داشته باشند. علاوه بر خطاهای رفتاری، متغیرهایی مانند جنسیت، سطح تحصیلات، تجربه و مالکیت، بر انتخاب الگوی تصمیمگیری مدیران تاثیر میگذارند. با توجه به اینکه خطاهای رفتاری معمولا به عدم تصمیمگیری بهینه توسط مدیران منجر میشود، راهکارهای لازم برای کاهش این خطاها و انتخاب الگوی تصمیمگیری بهینه ارائه شده است.
In this study, manager’s decision-making pattern and its internal parameter effects in industrial departments with respect to behavioral and rational perspective were investigated. For this purpose, a questionnaire was designed, and mention the 50 number of managers of manufacturing industries were interviewed and data were collected with respect to the inter organization factors affecting decision making process, including identifying behavioral errors and general information related to the managers. Then, based on the logistic regression, the pattern of the model decision-making the managers were designed. Results showed that more than 68 percent of the managers surveyed decided based on the behavioral patterns. Also, variables such as gender, education-level, experience and manager’s ownership affected the choice of their decisions making pattern. In addition, the behavioral errors lead them to behavioral decision making. Given than the behavioral errors in the organizations usually leads to a lack of optimal decision making by managers, the necessary strategies are provided to reduce errors and to obtain the optimal decision making pattern by the managers.
خلاصه ماشینی:
دیدگاه هنجاری با معرفی نظریه تصمیم گیری توسط سایمون ١ (١٩٥٩)، بسیار مورد استقبال قرار گرفت و با تکیه بر روش های کمی ، مخصوصا الگوهای تحقیق در عملیات ، جایگاه مطلوبی را به خود اختصاص داد؛ اما رویکرد رفتاری برخلاف دیدگاه عقلایی، ابتدا چندان مورد پذیرش واقع نشد و در دوره های بعد با تلاش رشته های مختلف ، ازجمله علم اقتصاد و روان شناسی و وجود شواهدی مبنی بر عدم کارآیی دیدگاه عقلایی در تصمیم گیری مدیران ، زمینه توسعه این دیدگاه فراهم شد؛ به طوری که در سال های بعد به تدریج جایگاه خود را در محافل علمی و سازمانی پیدا کرد [١٢].
The End of Rationality مطالعات تصمیم گیری رفتاری در ابتدای قرن بیستم به بعد، به طور گسترده ای در مطالعات میدانی نیز به کار گرفته شد و برخی از محققین با استفاده از الگوهای کمی و روش های آزمایشگاهی ، به دنبال مدل سازی عوامل اثرگذار بر تصمیم گیری مدیران بودند؛ برای نمونه کروسن و گنزی (٢٠٠٩) ارتباط بین سطح تحصیلات ، جنسیت و سن را با انتخاب الگوی تصمیم گیری در بین مدیران صنایع کشور برزیل ، با استفاده از دو روش رگرسیون خطی و غیرخطی بررسی کردند.
نتایج تحقیق نشان داد که همبستگی بالایی بین متغیرهای ذکرشده با انتخاب الگوی تصمیم گیری وجود دارد؛ برای نمونه با افزایش تجربه و وقوع شرایط مشابه تصمیم گیری قبلی، بیشتر مدیران براساس قضاوت و بینش فردی تصمیم میگیرند؛ اما مدیران دارای دانش و تواناییهای هوشی بیشتر، از الگوهای رفتاری کمتر استفاده میکنند و به کاربرد روش های عقلایی تمایل دارند.
What a Feeling: The Role of Immediate and Anticipated Emotions in Risky Decisions, Journal of Behavioral Decision Making, Vol 26, 13–30.