خلاصه ماشینی:
"«کنشگر»کسی یا چیزی است که عملی انجام میدهد و یا این که عملی روی او صورت
انسان با نگاه کردن به خود متوجهء این حقیقت میشود
نشان میدهم که ابتدا در«مورسو»تغییری ایجاد شده است و آن گاه تلاش میکنم که این سه
خورشید برای این که کار خود را به پایان برساند،ضربهء آخر را بر مورسو وارد میآورد و او را
مورسو حس میکند که به وسیلهء این سیاهی خسته و کوفته شده است(خستگی یک شب
همان طور که در این دو تصویر دیده میشود،کهن الگوی ریخت حیوانی(1)ابتدا خود را به
تغییری در روان مورسو ایجاد شده و او مجبور است که خود را با این تغییر،هم صدا کند.
در این هنگام است که تخیل مورسو زمان نمادینه شده به وسیلهء عرب را به میدان نبرد فرا
«شورش»و«پناه بردن به زمان حال»،راه حلهایی هستند که کامو،علنا آنها را بیان میکند و در آثار ادبیاش نیز این دو نکته را با نمادها نشان میدهد.
اگر فرض گرفته شود راوی این روایت،همان کسی است که کتاب فانتزی
ساختار تصویری وجود دارد،ولی انسان به طور ناخودآگاه،سعی کرده است که این تصویر
مرگ برای این راوی،هم چون مسافرت است.
صحنهء زیر،از کتاب بیگانه،مثال خوبی است برای نشان دادن این تکرار کلمات و
«تاریکی»و«نور»،دو قطب متضاد این منظومه هستند میگیرد تا آمادهء تولد دیگر شود و زندگی جدیدی را آغاز کند.
باز به این معنا است که او برای رسیدن به
خواننده به لطف قید«یواش یواش»،متوجه میشود که این حرکت کنترل شده است.
برای او این درخت،یک درخت جهانی است که او را به پیوند با جهان دعوت میکند؛آن"