چکیده:
در این مقاله سعی داریم ادغام تاریخ گرایی هگلی و طبیعت گرایی داروینی در تلقی دیویی از تجربه را نشان دهیم. جان دیویی با استفاده از رویکردی تاریخگرایانه به توصیفی طبیعتگرایانه از تجربه میرسد که در آن بر تعامل، پویایی و تحول و همچنین رویکرد علمی و عینی نسبت به تجربه تاکید میکند. وی با بررسی نقش تجربه نزد فیلسوفان یونان باستان و تجربهگرایان قرون هفدهم و هجدهم در یک زمینه فرهنگی و انتقاد از آنها، بر تاریخی بودن این مفهوم تاکیده کرده و درصدد ارائه بدیلهایی متناسب با روح زمانه خویش برمیآید. به این منظور دیویی با گنجاندن زیستشناسی داروینی در بطن برخی ایدههای هگل، سعی دارد تفسیری طبیعیشده از هگل با تمرکز بر مفهوم تجربه ارائه دهد. در این مقاله همگرایی نگاه تاریخیگرایانه و طبیعتگرایانه دیویی در تلقی وی از مفهوم تجربه نشان داده میشود.
خلاصه ماشینی:
در اين زمينه عدهاي همچون ريچارد رورتي متأثر از چرخش زبانشناختي ٣ ضمن تمجيـد از انديشه هاي ديويي، وي را در خصوص ارائه شرحي منسـجم و يکپارچـه از چگـونگي ادغـام تاريخ گرايي هگلي با طبيعت گرايي دارويني بر حول محور مفهوم تجربه ، ناتوان ديدهاند: «رورتي نه تنها يک متافيزيک از تجربه را مردود و مورد تمسخر قرار ميدهد، تأکيد مـيکنـد که برايمان بهتر است هر ارجاعي به مفهوم تجربه را رها کنيم ؛ عبارتي که بيش از حد مـبهم و گنگ است .
»٤ در مقابل ، ريچارد برنشتاين استدلال ميکند اين کاري است که ديويي موفـق بـه انجـام آن شده است و اينکه دوگانگي بين چرخش زبانشناختي و تجربه از همان سنخ از دوگانگيهايي هستند که ديويي و ساير پراگماتسيت هاي کلاسيک سعي در اجتناب از آنها داشته اند.
Mojtaba Bonvari/Muhammad Asghari مفهوم تجربه از دريچه تاريخ گرايي هگلي ديويي متأثر از تاريخ گرايي هگل ، با بررسي زمينه هاي تاريخي و چگونگي تحول تجربـه ، بـر تاريخي بودن آن تأکيد ميکند.
در ابتداي زمينه يابيهاي ديويي از مفهوم تجربه ، تلقي يونانيان از آن قرار دارد که طبق آن، تجربه بر انباشتي از گذشته (نه تنها گذشته شخص بلکه گذشـته جامعـه ) دلالـت دارد کـه از طريق زبان و حتي بيشتر از طريق شاگردي و آموزش در مهارتهاي متنوع منتقل مـيشـد، تاجاييکه اين اطلاعات درون تعميم هاي واقعي و تجربي فشرده شده بودند که به چگـونگي انجام اموري معين مثل ساختن يک خانه ، درست کردن يک تنديس ، رهبري يک ارتش يا به دانستن چيزي مربوط ميشدند که تحت شرايط موجود انتظار ميرود.