چکیده:
مطالعات جدید دوران کودکی و بتبع آن جامعهشناسی دوره کودکی کمتر از نیم قرن در دنیا سابقه دارد لیکن این مفهوم با سرعت رو به رشدی در حال گسترش و تحقیق است؛ هرچند هنوز در ایران این بحث ناشناخته مانده است. بحث مرتبط با کودکان از نگاه سنتی همیشه مطرح بوده اما در نگاه مدرن، کودک و نیازهای او نادیده گرفته میشود. جامعهشناسی جدید کودک از یکسو به شناخت کودک، دنیای او و نیازهایش کمک میکند و از سوی دیگر به خلق ادبیاتی متناسب با ارزشهای جدید کودکی میانجامد. ارزشهای دوران کودکی، ارزشهای غیر بزرگسالیند اما تاکنون ادبیات کودک بیشتر مبتنی بر ارزشهای بزرگسالی بوده است؛ چرا که این ادبیات از جانب بزرگسالان نوشته شده است. مفهوم کودکی از منظر جامعهشناختی اساسا محصول دوران مدرنیزم است. کودکان به همان اندازهیی که مورد غفلت بودهاند، به حاشیه نیز رانده شده بودند. در واقع کودکان در نظریه و مفهومپردازیهای جامعهشناختی بدلیل موقعیت تابع و تحت سلطه همواره در حاشیه توجه بودهاند. در این میان، بسبب تحولات پس از جنگ جهانی دوم، یعنی رشد جنبشهای مدنی زنان و فمینیست، رشد ساختار و توسعه دولت و رفاه جامعه، افزایش خدمات بهداشتی نسبی، تحولات ساختار خانواده و آیندهشناسی و توسعه دانش فرافکنی مطالعات جدید دوران کودکی شکل گرفت و بر پایه نظریه تفسیری و ساختگرایی بر سه انگاره بنیان یافت: 1) کودکی در برابر یک دوره از زندگی، یک شکل ساختاری خاصی را تشکیل میدهد که کودک هم در آن زندگی میکند و هم مقوله یا بخشی از جامعه است. ۲) کودکان خود سازندگان جامعه و کودکی هستند.۳) کودکی همانند بزرگسالی در معرض نیروهای مشابه جامعه قرار میگیرد. در این نوشتار ما نیز به انگارههای رویکردی به دوران کودکی در ادبیات تربیتی ایران در گلستان سعدی بعنوان شاعر تربیت و نماینده نسل قدیم و در دیوان اشعار پروین اعتصامی بعنوان نماینده نسل جدید پرداختهایم؛ هر چند این شروعی بسیار جزئی است ولیکن میتواند گشایشی برای این مهم باشد. در این راستا ما اصطلاح بازتولید تفسیری را پیشنهاد دادهایم که این برداشت میتواند با مداقه در عنصر کلیدی اهمیت زبان و روندهای فرهنگی مورد بررسی بیشتر قرارگیرد.
خلاصه ماشینی:
"در این میان، بسبب تحولات پس از جنگ جهانی دوم، یعنی رشد جنبشهای مدنی زنان و فمینیست، رشد ساختار و توسعه دولت و رفاه جامعه، افزایش خدمات بهداشتی نسبی، تحولات ساختار خانواده و آیندهشناسی و توسعه دانش فرافکنی مطالعات جدید دوران کودکی شکل گرفت و بر پایه نظریه تفسیری و ساختگرایی بر سه انگاره بنیان یافت: 1) کودکی در برابر یک دوره از زندگی، یک شکل ساختاری خاصی را تشکیل میدهد که کودک هم در آن زندگی میکند و هم مقوله یا بخشی از جامعه است.
چون پیر شدی ز کودکی دست بدار بازی و ظرافت به جوانان بگذار طــرب نـوجــوان ز پیــر مجـوی که دگـر نایـد آب رفته به جوی دور جـوانی به شـد از دسـت مـن آه و دریــغ آن زمـن دل فـروز پیر زنی مــوی سیـه کــرده بــود گفتـم ای مـامـک دیـریـنـه روز مـوی بـه تلبیس سیـه کــرده گیــر راست نخواهد شدن این پشت کوز انگاره سوم پروین اعتصامی در دیوان خود در قطعه «صاعقه ما، ستم اغنیاست»، انگاره سوم از دوران کودکی را چنین توصیف کرده و میگوید: سعـی کـن، ای کودک مهـد امیـد سعی تـو بنـا و سعـادت بناسـت تجربه می بایدت اول، نه کار صاعقه در موسم خرمن، بلاسـت گفت چنین، کای پدر نیک رای صاعقه ما ستم اغنیاست پیشـه آنـان، همـه آرام و خـواب قسمت ما، درد و غم و ابتلاست سعدی در گلستان باب سوم در فضیلت قناعت کودکی در بعد انگاره سوم یعنی اینکه کودک همانند بزرگسالی در معرض نیروهای مشابه جامعه قرار میگیرد، آورده است: پدر گفت ای پسر!"