چکیده:
کلام تفضیلی حکایت از عالی ترین مرتبه معرفت انسان نسبت به خداوند دارد. معرفتی ورای معرفت عقلی. آن جا که سکوت گویاترین کلام در توصیف آن است. در مسیحیت دیونیسیوس مجعول و درعالم اسلام ابن عربی از جمله اندیشمندان بزرگی هستند که از ظلمت الهی و سکوت در برابر آن سخن گفته اند. در این مقاله سعی شده با بررسی نطریات این دو متفکر بزرگ در ارتباط با کلام تفضیلی، مقایسه ای میان آراء آن ها صورت گیرد. با خواندن این مقاله متوجه خواهیم شد اگرچه این دو اندیشمند متعلق به دو سنت دینی متفاوت هستند و آبشخور اصلی تفکرات آن ها به کتاب مقدس دینیشان باز می گردد، قرابت قابل توجهی میان آراء آن ها در این مورد وجود دارد. موضوع مشترک در اندیشه این دو فیلسوف، این دیدگاه است که خداوند در ظلمت وجودی خود بوده و هست و انسان برای وصال با او باید مراتبی را طی کند تا به این ظلمت راه یابد. بحث از ظلمت الهی نه تنها وجودشناختی، بلکه معرفت شناختی نیز هست. شناخت در این مرتبه متعلق عقل نیست و به همین جهت به زبان در نمی آید. سکوت آن چیزی است که حکایت از وصال به این نوع معرفت دارد.
خلاصه ماشینی:
"به مانند احدیت ابن عربی، احد در آرای دیونیسیوس ذات ناشناختنی خداوند است که بسیار فراتر از دسترس ذهن و ادراک انسان است : «ما نمیتوانیم احد، مافوق شناختنی، متعال، خود ذات؛ یعنی وحدت سه گانه که الوهیت و خیر را در خود دارد بشناسیم و از آن سخن بگوییم .
ابن عربی، بیتا، (الفتوحات المکیه )، ج ٣: ٢٨٩ عبدالکریم جیلی در کتاب المناظرالإلهیه مرتبۀ فنا را از دیدگاه ابن عربی این گونه توضیح میدهد: «در این منظر ذات تو فانی می شود و صفات تو و هر آنچه به تو از آثار و افعال منسوب است ، از وجود تو فانی میشود و ترکیبت منعدم می گردد و برای تو جسم و روح قلب و سر و صورت و معنی مشاهده نمیشود، بلکه حق بر تو در جمیع ذاتت متجلی می شود و تحت تجلی او از همه جهاتت منعدم میشوی.
دیونیسیوس تمثیل معقولات به آتش را در رسالۀ سلسله مراتب آسمانی آورده است : «به طور کلی کلمۀ الهی همیشه به صورت آتش نشان داده میشود و به نظر من تصویر آتش بهتر توصیف می کند که چگونه معقولات آسمانی شبیه خداوند هستند و واقعا به این دلیل است که نویسندگان کتاب مقدس مکررا وجود متعال و بدون صورت را به صورت آتش 1 ترسیم می کنند.
Ibid عالی ترین آن مکانهای مقدس، همان اسماء مقدس الهی هستند که ذهن میتواند به زبان سلب از آنها سخن گوید، اما موسی (ع) از این مقام هم بالاتر میرود و به جایی که ذهن نمیتواند راه یابد وارد میشود: «اما موسی(ع) از آنها آزاد میشود و دور از آنچه میبیند و دیده میشود، در ظلمت حقیقی رازآلود ناشناخته غرق می شود."