چکیده:
از نگاه شارع مقدس اسلام، جان افراد مسلمان از اهمیت بسزایی برخوردار بوده و تعرض و تعدی نسبت بدان افزون بر مسئولیت اخروی، با نوعی واکنش کیفری روبروست و در مقابل، احیای جان یکی از آنها، به منزله ی احیای کل جامعه است. اما چنانچه تامین امنیت جامعه اسلامی در گرو جان نثاری و فداکردن جان مسلمانان باشد، صدور دستور فداکاری و نثار جان، توسط ولی امر مسلمین و حاکم اسلامی یا نائب خاص یا عام ایشان که عبارتست از ولی فقیه جامع الشرایط، هیچ مسئولیت اخروی ای را برای وی در پی نخواهد داشت. از نگاه پژوهش حاضر، می توان از آیات 6 و 36 سوره احزاب، 59 سوره نساء و صحیحه ی زراره و صحیحه ی میثمی و روایت ابوحمزه ثمالی به عنوان مبانی فقهی ولایت پیامبر و ائمه معصومین نسبت به جان افراد و در نتیجه، سلب مسئولیت در برابر زمینه سازی جان سپاری افراد مسلمان، یاد نمود. همچنین، دو دلیل عقلی استلزام عدم تحقق غرض الهی از تشریع و استلزام اختلال نظام زندگی و نیز مقبوله عمر بن حنظله و روایت علماء امتی و دو قاعده ی فقهی نفی سبیل و مصلحت، و به طور کلی، تمامی ادله ی اثبات گر ولایت مطلقه، برای فقیه جامع الشرایط، مبانی فقهی تسری این ولایت، به فقیه دارای شرایط، می باشد. فقهای امامیه در ابواب مختلف فقهی از جمله باب جهاد و امر به معروف و نهی از منکر، بدین بحث پرداخته اند. در تحقیق پیش رو، از روش کتابخانه ای برای گردآروی داده ها و اطلاعات و از شیوه ی توصیفی-تحلیلی برای پردازش اطلاعات گردآوری شده، استفاده شده است.
خلاصه ماشینی:
فاضل مقداد بعد از اثبات نیابت فقهای جامع الشرایط ، حوزه و اختیارات فقیه در عصر غیبت را در هر امری از امور مردم و شهروندان جامعه اسلامی که فرد یا گروه خاصی عهده دار آن نباشد و جزو منافع عمومی محسوب شود میداند و در ادامه ی آن ، در مورد وجوب و لزوم پذیرش حکم حاکمان و قضـــات در احکام اجرایی، میگوید: «وبیقبل بقول بالحکام بفیبالاحکام ب...
ق ) محقق کرکی با اثبات جواز اقامه نماز جمعه که اصولا امری سیاسی تلقی میگردید عملا برای فقیه اختیاراتی بیش از فتوا و قضاوت قائل می شود و به نصب فقیه از جانب امام ، به عنوان حاکم تصریح میکند و میگوید: «اصــحاب ما اتفاق نظر دارند که فقیه عادل امامی جامع الشــرایط فتوا، که از او به مجتهد در احکام شــرعیه تعبیر میشــود در حال غیبت در همه آنچه نیابت در آن دخیل اســت ، نایب ائمه میباشــد» (١٤٠٩: ١٤٢/١).
اهمیت حفظ نظام اســلامی و کیان اســلام آنچنان اســت که ادله عقلی و نقلی زیادی، جهاد و مبارزه را برای حفظ آن واجب دانسته اند و این طبیعی است که در این راه ، عده ای کشته میشوند لذا هنگامی که فقها فرمان جهاد یا دفاع میدهند در واقع به کشــته شــدن جهادگران نیز توجه داشــته اند همچنانکه در صدر اسلام مسلمانان زیادی حتی به خاطر مسلمان بودن ، جان خود را از دست داده اند چه رسـد به جنگ هایی که با حضـور پیامبر و به دسـتور ایشـان بوده اسـت حتی در برخی از این غزوات ، عده ای از اصحاب میدانستند که کشته میشوند و این سیره تا عصر حاضر ادامه داشته است .