چکیده:
زمینه: تربیت هوش اخلاقی، یکی از مولفههای مهم تربیت کودک است که میتواند به رشد فردی و اجتماعی کودکان کمک کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر بهبود عملکرد اجتماعی و کاهش اختلالات رفتاری دانشآموزان پایه دوم ابتدایی بود.
روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمهآزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری آن را تمامی دانشآموزان دختر پایه دوم دوره اول ابتدایی شهرستان اردکان در سال تحصیلی 94-1393 تشکیل میدادند. تعداد 36 نفر از این دانشآموزان به روش نمونهگیری در دسترس، انتخاب و با استفاده از گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 18 نفر) قرار گرفتند. ابتدا هر دو گروه با استفاده از فهرست رفتاری کودک (CBCL) و مقیاس روابط اجتماعی (فرم معلم) مورد پیشآزمون قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش در 11 جلسه آموزش هوش اخلاقی شرکت کردند، درحالیکه گروه کنترل در فهرست انتظار قرار داده شد و آموزشی دریافت نکردند. پس از پایان جلسات از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد. در نهایت، دادههای جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کواریانس چندراهه (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش در عملکرد رفتاری و روابط اجتماعی تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش هوش اخلاقی بر بهبود عملکرد اجتماعی کودکان و کاهش اختلالات رفتاری آنها تاثیرگذار بوده است.
نتیجهگیری: یافتهها حاکی از این است که با توجه به نیاز جامعه به فراگیری و رعایت اصول اخلاقی، آموزش هوش اخلاقی به کودکان میتواند یک روش مداخلهای مناسب جهت ارتقای عملکرد رفتاری و روابط اجتماعی آنها باشد.
خلاصه ماشینی:
یافتهها: نتایج نشان داد که بین دو گروه کنترل و آزمایش در عملکرد رفتاری و روابط اجتماعی تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش هوش اخلاقی بر بهبود عملکرد اجتماعی کودکان و کاهش اختلالات رفتاری آنها تاثیرگذار بوده است.
نتیجهگیری: یافتهها حاکی از این است که با توجه به نیاز جامعه به فراگیری و رعایت اصول اخلاقی، آموزش هوش اخلاقی به کودکان میتواند یک روش مداخلهای مناسب جهت ارتقای عملکرد رفتاری و روابط اجتماعی آنها باشد.
به همین منظور، پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش هوش اخلاقی بر عملکرد اجتماعی و مشکلات رفتاری دانشآموزان پایه دوم ابتدایی انجام شد.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که آموزش هوش اخلاقی به طور معنیداری موجب تغییر نمره عملکرد اجتماعی و مشکلات رفتاری در مرحله پس آزمون در آزمودنیهای گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است.
بحث یافتههای پژوهش حاکی از این بود که اثربخشی آموزش هوش اخلاقی معنی دار است و افزایش دانش و مهارت دانش آموزان در مفاهیم اخلاقی منجر به بهبود روابط اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری آن ها شده است.
به طور کلی، یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش هوش اخلاقی میتواند عملکرد اجتماعی دانش آموزان را بهبود بخشد و از مشکلات رفتاری آن ها بکاهد.
نتیجهگیری با توجه به یافته های این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که برای دست یابی به عملکرد اجتماعی و رفتاری بهتر در کودک، بایستی هوش اخلاقی خصوصا در سنین ابتدایی مدرسه به کودکان آموزش داده شود.
The development of emotional and behavioral self-regulation and social competence among maltreated school-age children.