چکیده:
این پژوهش با روش ترکیبی اکتشافی و با هدف شناسایی و بررسی شایستگیهای دانشآموختگان رشته مدیریت آموزشی برای اشتغال در بخش آموزش و توسعه منابع انسانی سازمانهای صنعتی اجرا شده است. در بخش کیفی با کاربست روشهای نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی، با دانشآموختگان و استادان رشته مدیریت آموزشی (شاغل در بخش صنعت) مصاحبه شد. با تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبهها، تعداد 13 بعد شناسایی شد. در مرحله کمی با استفاده از شایستگیهای شناسایی شده، پرسشنامهای با روایی و پایایی مناسب تدوین شد و تعداد 126 نفر از دانشآموختگان آن را تکمیل کردند. در بخش کمی با استفاده از آزمون تی تکنمونهای، آزمون فریدمن و تحلیل واریانس یکراهه، دادههای پژوهش تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که وضعیت شایستگی مدیریت منابع انسانی در حد متوسط و شایستگی تجربی، مهارت انگلیسی و دانش عمومی در حد کمتر از میانگین بودند. شایستگیهای دانش حرفهای، اداری- اجرایی، توسعه حرفهای، اخلاق حرفهای، سواد فاوا، نگرشی، شخصیتی، روابط انسانی و فکری بالاتر از میانگین بودند. همچنین، نتایج تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که بین دانشآموختگان دانشگاههای دولتی شهر تهران از نظر وضعیت شایستگیها تفاوت معنیداری وجود نداشت.
This research is done with the combine exploration approach with the aim of recognizing and analyzing the competencies of the graduates of educational administration to work in the fields of education and development of human resources in industrial organizations. In the qualitative part, with objective and snowball sampling, graduates and professors of educational management were interviewed. With the analysis of the content and coding the interviews, 13 aspects were assessed. In the qualitative phase, based on the assessed qualifications, a questionnaire with an appropriate level of validity and stability was prepared and filled in by 126 graduates. In the qualitative part, the data of the research were analyzed using one sample T-test and ANOVA. The results show that the competencies in human resources management were at an average level, the experimental competencies and the degree of command of English were below the average, and the professional knowledge, administrative and executive, professional development, professional ethics, ICT literacy, perceptional, characteristic, communication and intellectual were above the hypothetical average of the research. Furthermore, the results of the Analysis of Variance didn’t show a meaningful difference in terms of the competencies among graduates of state universities in the city of Tehran.
خلاصه ماشینی:
در چند سال اخير، گسترش دانشگاه ها و تسهيل ورود به دانشگاه موجب افزايش تعداد دانش آموختگان در بيشتر رشته ها شده است (مؤمني مهموئي و همکاران ، ١٣٩٠) و بسياري از اين دانش آموختگان احساس ميکنند که آنچه در دوران تحصيل آموخته اند، با نيازهاي دنياي کار و صنعت تفاوت بسياري دارد و آنها در اين خصوص شايستگي شايستگيهاي لازم را کسب نکرده اند (مؤمني مهموئي و همکاران ، ١٣٨٧) و برنامه هاي درسي با تقاضاي بازار کار تناسب چنداني ندارد (عارفي، ١٣٨٤).
Entry-level Competencies يارمحمديان و سلماني زاده (١٣٨٦) در پژوهش خود نشان دادند که دانش آموختگان و دانشجويان رشته مديريت و برنامه ريزي آموزشي، درس هاي تخصصي اين رشته را ازلحاظ ايجاد دانش ، نگرش و مهارت در حد متوسط ارزيابي کرده اند.
در اين پژوهش ، نخست در بخش کيفي، مهم ترين شايستگيهاي مورد نياز دانش آموختگان رشته مديريت آموزشي براي اشتغال در واحد آموزش سازمان هاي صنعتي، شناسايي و سپس در بخش کمي وضع موجود شايستگيها ارزيابي شد.
وضعيت شايستگيهاي موردنياز دانش آموختگان رشته مديريت آموزشي براي اشتغال در بخش آموزش و توسعه منابع انساني سازمان هاي صنعتي چگونه است ؟ با توجه به نتايج به دست آمده از آزمون تي تک نمونه اي، وضعيت شايستگيهاي مورد نياز دانش آموختگان ، تفاوت معني داري با ميانگين فرضي پژوهش دارد و اين نتايج گوياي آن است که ازنظر پاسخگويان ، شايستگيهاي دانش آموختگان در حد بالاتر از متوسط ابزار پژوهش قرار دارد.