چکیده:
طبق نظریههای نوین مالی، بین عملکرد و ارزش شرکت ارتباط وجود دارد. شرکتهایی که دارای عملکرد مطلوب بوده و از منابع در اختیار خود به طور بهینه استفاده نمایند، دارای ارزش بیشتری بوده و در نتیجه توانایی افزایش ثروت مالکان را خواهند داشت. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین معیارهای عملکرد مالی و ارزش شرکت میباشد. برای این منظور نمونهای متشکل از 92 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی بین سالهای1380 تا 1391 مورد مورد آزمون قرار گرفت. برای آزمون فرضه ها در این پژوهش از روش رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که بین معیارهای عملکرد و ارزش شرکت ارتباط مستقیم وجود دارد، یعنی شرکتهایی دارای ارزش بیشتری میباشند که دارای نسبتهای مالی مناسبتری بوده و از این بابت عملکرد مطلوبی داشته باشند. همچنین، نتایج پژوهش موید این است که بین ارزش شرکت و معیارهایی از قبیل بازده داراییها، جریان نقدی هر سهم، سود هر سهم، بازده فروش و رشد فروش ارتباط قوی تری وجود دارد. لذا میتوان گفت این معیارها دارای محتوای اطلاعاتی بیشتری برای تصمیم گیری میباشند.
managing the company's relationships with stakeholders plays an important role in improving the performance and growth and sustainable development of enterprises. The purpose of stakeholder management is balancing between the interests of any of the interest groups. The aim of this study was to evaluate the impact of stakeholder management on the firm performance. To measure stakeholder management، cash flow paid to each of the stakeholder groups is used as a measure for the benefit of them. For this، a sample of 220 companies in the period 1389 to 1393 is selected. The data، is analyzed using multivariate linear regression. Research evidence shows a significant positive relationship between firm performance with stakeholder management. In other words، reduce conflict and create a balance between the interests of stakeholders، lead to improved financial firm performance. The results provide incentive for the company's management to pay attention to the interests of all stakeholders in order to enhance the credibility and ability to competition.
خلاصه ماشینی:
"هال و برومر (١٩٩٩) طی پژوهشی با بررسی رابطه بین ارزش بازار شـرکت و معیارهـای عملکرد داخلی به این نتیجه رسیدند کـه ضـریب همبسـتگی ارزش افـزوده اقتصـادی بـرای داده هایی بـا نـرخ تـورم تعـدیل شـده در مقایسـه بـا معیارهـای سـنتی عملکـرد (نـرخ بـازده داراییها، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام ، سود هر سهم و سود تقسیمی) بیشتر است .
کاشانی پور و رسـائیان (١٣٨٦) بـا انتخـاب ٥١ شـرکت پذیرفتـه شـده بـورس اوراق بهـادار تهران برای دوره زمانی ٥ ساله ١٣٨٢-١٣٧٨ به بررسی رابطـه بـین بـازده سـالانه سـهام و ٧ معیـار ارزیابی عملکرد شامل ارزش افزوده اقتصـادی، نـرخ بـازده حقـوق صـاحبان سـهام ، نـرخ بـازده داراییها، سود هر سهم ، جریان های نقدی عملیاتی ، اهرم مالی و درصد تقسـیم سـود پرداختنـد.
اما قبل از اجـرای آزمـون رگرسـیون ابتـدا آزمـون هـای آماری از جمله آزمون های نرمـال بـودن متغیـر وابسـته ، هـم انباشـتگی مـدل و آزمـون هـای تشخیص مدل انجام شده است که نتایج آن در جدول ٣ به صورت خلاصه گردآوری شـده است : <رجوع شود به تصویر صفحه> </رجوع شود به تصویر صفحه> نتیجه آزمون فرضیه فرعی اول برای بررسی فرضیه فرعـی اول ابتـدا ارزش شـرکت بـر اسـاس ارزش افـزوده اقتصـادی برآورد میشود و نتایج آزمون رگرسیون به صورت خلاصه در جدول ذیل ارائه میگردد: <رجوع شود به تصویر صفحه> *معنادار در سطح ٩٥ درصد همانگونه که در در جـدول ٤ مشـاهده مـیشـود ضـریب تعیـین در حـدود ٢٥."