چکیده:
نقطة مشترک نظریات روایتشناسان ساختگرا این است که در تحلیل یک گونة روایی، به جای تحلیل جزءجزء عناصر بر پایة بلاغت کهن، میتوان آن را به مثابة یک ساختار نظاممند دید که تمام اجزای آن ارتباطی درونی با یکدیگر دارند. «پیرنگ» یا «طرح» یا همان «توالی رخدادها»، مهمترین عنصری است که نسل اول و دوم روایتشناسان هردو بدان اهتمام ویژهای داشتهاند، با این تفاوت که نسل اول بیشتر بر توالی علّی و معلولی رخدادهای روایت تاکید کردهاند و نسل دوم، بهویژه ریمون کنان، توالی زمانی را نیز بر توالی علّی و معلولی رخدادها افزودهاند. در این مقاله، با بررسی 300 روایت از مکاشفات عرفا از مجموع 30 کتاب عرفانی قرن چهارم تا هفتم، مشخّص شده که ترکیب رخدادها در این روایات، هرچند در ظاهر تفاوتهایی با یکدیگر دارند، اما از الگوهای نسبتا محدودی پیروی میکنند. این پژوهش نشان میدهد که علاوه بر مکاشفاتی که بر اساس توالی علّی و معلولی یا زمانی روایت شدهاند، در مواردی به نمونة روایاتی برمیخوریم که هیچ یک از توالیهای مذکور در آنها به چشم نمیخورد. در این گونه روایات، فقط لحظهای ناب از دریافتهای صاحب مکاشفه به صورت کاملا موجز روایت شدهاست که این دسته از مکاشفات را با الهام از نام نوعی داستان کوتاه در فرانسه، مکاشفات «کوتاه ـ لحظهای» نامیدهایم.
What structuralist narratologists have in common is that, instead of analyzing the actants of a literary genre based on traditional rhetoric, they analyze a literary genre as a systematic structure whose actants have internal links together. The plot or the sequence of events is the most significant element that both the first and the second generation of Narratologists have considered attentively. Although the first generation emphasizes on causative and effective sequence, the second generation, especially, Raymon Kenon, has also added the periodic sequence to that. The present study aimed at considering 300 Sufis’ revelations selected from 30 mystical prose from the 4th to the 7th Century. It was found that even though the combination of events had numerous superficial differences, they followed few similar patterns. The results also showed that, in addition to the causative or periodic relevance, the revelations had another kind of sequence whereby a unique moment of the mystic’s incoming is briefly narrated. These kinds of revelations are highly inspired by a type of French story which is called “Nouvelle - instant” revelation.
خلاصه ماشینی:
طرح روایات مکاشفه های صوفیه مهسا رون استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره ) قزوین ، ایران محمدشفیع صفاری استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره ) قزوین ، ایران (تاریخ دریافت : ١٣٩٥/٠٥/٠٩؛ تاریخ پذیرش : ١٣٩٦/٠٧/٠١) چکیده نقطۀ مشترک نظریات روایت شناسان ساختگرا این است که در تحلیل یک گونۀ روایـی، بـه جـای تحلیل جزءجزء عناصر بر پایۀ بلاغت کهن ، میتوان آن را به مثابۀ یک ساختار نظام منـد دیـد کـه تمـام اجزای آن ارتباطی درونی با یکدیگر دارند.
امـا آنچـه نگارندگان را به پژوهشی تازه در این حوزه ترغیب کرد، این بود که در هیچ یک از آثار و تحقیقات نامبرده ، مجموعۀ مکاشفات صوفیه مستخرج از همـۀ آثـار منثـور عرفـانی ازحیـث الگوهای پیرنگ بررسی نشده است و پژوهش های مذکور اغلب یا به تحلیل زبانی ایـن نـوع روایی بسنده کرده اند، یا حکایات عرفانی و رؤیاهای صوفیه را در چند اثر محـدود، اسـاس پژوهش خود قرار داده اند، حال آنکه در پژوهش حاضر، با بهره بردن از روش کتابخانه ای و به شیؤە توصیفی ـ تحلیلی، عنصر طرح در ٣٠٠ مکاشفۀ مستخرج از ٢٠ نثر عرفانی بررسی و تحلیل شده است ، تا موارد زیر مشخص گردد: ١ـ طرح روایات مکاشفات صوفیه از چه الگوها یا الگوهایی پیروی میکنند؟ ٢ـ طرح آن دسته از مکاشفات که رخدادهای آن ها بر اساس رابطۀ علی و معلولی یـا زمـانی نقل نشده اند، چگونه تحلیل میشود؟ ٣ـ طرح از دیدگاه روایت شناسان اغلب نظریه پردازان از زمان ارسطو تاکنون پیرنـگ یـا طـرح را عنصـر بنیـادین و مؤلفـۀ اساسی روایت به شمار آورده اند؛ زیرا اولین چیزی که در روایت توجه ما را جلب مـیکنـد، این است که حوادثی سلسله وار مرتب شده اند.