چکیده:
خشونت گروه های تکفیری، در سال های اخیر، کشورهای جهان را درگیر خودکرده است. غیرمسلمان و مسلمانان اعم از شیعه و سنی از قربانیان خشونت گروه های تکفیری بوده اند. در مقابل، واکنش شیعیان در برابر اقدامات وحشیانه این گروه ها از حد «دفاع مشروع» فراتر نرفته و منجر به مقابله به مثل نشده است که به نظر می رسد یکی از دلایل آن، مبانی فکری علمای شیعه است. ازاین رو، نوع نگاه امام خمینی، به عنوان یکی از شاخص ترین علمای شیعه از یک سو و ارائه دهنده اســلام سیاسی متفاوت از نحله های دیگر-به پدیده ترور و خشونت اهمیتی مضاعف دارد، پرسش این مقاله این است تکفیر و اعمال خشونت علیه دیگران با گفتمان اسلام سیاسی امام خمینی چه نسبتی دارد؟ گمان براین است که در گفتمان سیاسی و عملی امام خمینی، تکفیر و خشونت ابزاری برای رسیدن به اهداف، نیست...روش پژوهش در این نوشتار، توصیفی- تحلیلی است که از طریق بررسی اسناد و مدارک به صورت کتابخانه ای انجام می گیرد. مهم ترین یافته مقاله این است که امام به عنوان یکی از علمای بزرگ تاریخ شیعه بر اساس مبانی فلسفی خود تکفیر خشونت و ترور را در زندگی سیاسی رد می کند.
The violence of Takfiri groups in recent years has involved countries all around the world. Non-Muslims and Muslims، both Shi'a and Sunnis، have been victims of the violence of Takfiri groups. By contrast، the Shiites response to the brutal acts of these groups has not exceeded the "legitimate defense" level and has not led to any retaliation، which Shiite scholars' intellectual beliefs seems to be one of the reasons behind it. Therefore، the kind of view of Imam Khomeini، as one of the most prominent Shiite scholars on the one hand and the provider of the political Islam differently than the other denominations، has stressed the importance of the phenomenon of assassination and violence. The question of this article is that to what extent takfir and acts of violence against others are related to the political discourse of Imam Khomeini? According to the political and practical discourse of Imam Khomeini، it is believed that takhfir and violence are not the means to achieve the goals ... In this paper، the descriptive-analytic method was used which was carried out by a review of documents though the library research method. The most important finding of the article is that Imam، as one of the great scholars of Shiite history، rejects employing takfir، violence and assassination in the political life based on his philosophical foundations.
خلاصه ماشینی:
مهم ترين يافته مقاله اين است که امام به عنوان يکي از علماي بزرگ تاريخ شيعه بر اساس مباني فلسفي خود تکفير خشونت و ترور را در زندگي سياسي رد مي کند.
در مقالات و نشست هاي علمي متعددي تحجر و تکفير در انديشه امام بررسي شده ، برخي مقالات صرفا به مخالفت امام با ترور پرداخته اند؛ اما در رابطه با موضوع اين مقاله -که نفي مقابله مثل ، در برابر خشونت تکفيريان در گفتمان سياسي امام خميني را مدنظر دارد- اثر مستقلي مشاهده نشده است .
اگر اسلام سياسي طالباني و القاعده و سلفي «وهابي ، بويژه داعشي ، براي دستيابي به اهداف خود» که در مشروع بودن آن ها ترديد فراوان وجود دارد، از خشونت کور و ٩٥ زور عريان و ايجاد ترور و وحشت استفاده مي کند (همان ) اما اسلام سياسي انقلاب اسلامي که درواقع انعکاس انديشه هاي سياسي منش سياسي امام خميني (ره ) ريشه در باورها و اعتقادات اسلام اهل بيت و تشيع راستين دارد و از اين رو مخالف به کارگيري خشونت و ترور و تکفير است .
بنابراين امام خميني علت اصلي روي آوردن به خشونت را آن مي داند که انســان يا يک حزب ، ســازمان ، يا دولت و کشوري ، خود را از طرف مقابل برتر بداند، (لک زايي :٤٣) و ازاين رو با توجه به باورها و جهان بيني خود هرگونه خشونت غيرقانوني را نفي کرده و در خشونت هاي مشروع مثل اجراي حدود و قوانين جزايي نهايت مدارا و رأفت را با مخاطبين دارد و از سوي ديگر، هيچ گاه اجازه استفاده از ترور را نداده و هيچ يک از فرقه هاي اسلامي را تکفير نکرده است .