چکیده:
با عنایت به اهمیت فزاینده و نقش پررنگ شایستگی کارکنان در تحقق و عملیاتی نمودن اهداف و استراتژی های هر سازمان و دستگاهی اعم از دولتی و خصوصی، مقاله حاضر پس از مروری بر تعریف، شایستگی، سازمان شایسته محور و ابزارو تکنیکهای مدیریت شایسته محور، به بررسی بیشتر تاثیر مدیریت منابع انسانی شایسته محور بر کارایی عملکرد پرداخته شده است. در گام بعد، مقایسه سه رویکرد مدیریت منابع انسانی شایسته محور، مدیریت منابع انسانی شغل محور، مدیریت منابع انسانی استراتژیک و مدیریت منابع انسانی فردمحور پرداخته شد. نتایج حاکی از آن بود چارچوب سازمان شایسته محور در منابع انسانی با مهارتهای ارتباطی، مشارکت در تصمیمگیری، تشویق و نوآوری و تغییر، ارتباطات کاری، مهارت های رهبری، مهارتهای حرفه ای، به کارگیری قابلیت های مثبت خود و دیگران بر عملکرد نیروی انسانی موثر است.
خلاصه ماشینی:
ايران چکيده با عنايت به اهميت فزاينده و نقش پررنگ شايستگي کارکنان در تحقق و عملياتي نمودن اهداف و استراتژيهاي هر سازمان و دستگاهي اعم از دولتي و خصوصي، مقاله حاضر پس از مروري بر تعريف ، شايستگي، سازمان شايسته محور و ابزارو تکنيک هاي مديريت شايسته محور، به بررسي بيشتر تاثير مديريت منابع انساني شايسته محور بر کارايي عملکرد پرداخته شده است .
گر چه اين دو چارچوب نگاه هاي متفاوتي دارند که از طريق آن نگرش ها، شايستگيها درک و توسعه مييابند (رويکرد استراتژيک بر شايستگيها به مثابه يک سطح سازماني تمرکز دارد- عنوان ترکيب قابليت ها و منابع -و مديريت منابع انساني به شايستگي ها به عنوان خصوصيات فردي مرتبط با عملکرد اثربخش شغل مي نگرد).
طبق نظر لوسيا و لپسينگر (١٩٩٩) نيروي انساني توانمند و شايسته اولويت اصلي در موفقيت سازمان ميباشند، اين امر مهم است که دريابيم آيا کارکنان از تواناييها و مهارت هاي مورد نياز جهت عملکرد موفق برخوردار هستند.
اسپنسر (١٩٩٣)، شايستگي را به دو دسته طبقه بندي ميکند: ١٢٨ / مطالعات روانشناسي و علوم تربيتي، سال سوم ، شماره بيست و سوم ، پاييز ١٣٩٦ * * * * * شايستگيهاي مورد نياز که مهارت هاي ضروري را براي حداقل عملکرد دريک کار و يا انجام يک وظيفه مشخص ميسازد.
با تجميع نظرات انديشمندان و صاحب نظران مي توان اين گونه استنتاج کرد که مديريت منابع انساني شايسته محور: ١- بر دانش ، مهارت ها، نگرش ها، و رفتارهايي تأکيد دارد که افراد به آنها نياز دارند تا بتوانند اهداف استراتژيک سازمان و اهداف ثانويه و سطوح عملکرد که از آن اهداف نشأت ميگيرد را تحقق بخشند.