چکیده:
پارادوکس یا متناقضنما، یکی از شیوههای آشناییزدایی است. متناقضنمایی از ویژگیهای شعر فارسی به شمار میرود که در اشعار عرفانی، از جمله غزلیات عرفانی دیوان اشعار امام خمینی (ره) نیز جایگاهی ویژه دارد. در کنار استدلالهای برهانی و منطقیای که در شخصیّت امام برجسته است، با بررسی دیوان اشعار ایشان بعد دیگری از ابعاد برجسته شخصیّتشان آشکار میشود. حضرت امام (ره) در مقام یک عارف، برای بیان تجربههای ژرف عرفانیشان زبانی جز متناقضنما نمییابد تا هم مخاطب عادتزده را به لذّت ادبی برساند و هم از عهده بیان مقصود خویش برآید. این نوشتار بر آن است تا به شیوه توصیفی-تحلیلی ساختمان تصویرهای پارادوکسی را در دیوان اشعار امام خمینی(ره) بررسی کند و پیوند مفاهیم متناقضنمایی را در اشعار عرفانی ایشان بکاود.
The paradox or paradoxically is one of de familiarization practices. Paradoxically is that mystical poetry, characteristics of Persian poetry too, including mystical lyrics poetry Imam Khomeini (RA) as well as a special place. In addition to the arguments of reason and logic in his character, highlighted by examining their poetry, the other aspect of the highlights of her character becomes apparent. He as a mystic to express profound experience of a religious, linguistic but paradoxically does not so the audience was accustomed to his literary pleasure and met expressed their intention cope. This article is intended to after the manner of cross-sectional images of buildings paradox, the Court of Imam Khomeini, reviews and links exponential contradictory concepts pains in his mystical poetry.
خلاصه ماشینی:
پارادوکس پیوندی جداییناپذیر با عرفان دارد و جزء لاینفک ویژگیهای زبانی عارفان شعر فارسی است که معانی ژرف و دیریاب عرفانی با این زبان بیان میشود تا مخاطب عادتزده را به تأمل وادارد.
یوسفی و حیدری (1391) هم در مقالهای نور سیاه را به عنوان یکی از تصویرهای برجستۀ پارادوکس در آثار احمد غزالی بررسی و جایگاه نور را در آموزههای عرفانی تبیین کردهاند؛ اما تا کنون در قالب هیچ نوشتاری به متناقضنمایی در اشعار امام خمینی پرداخته نشده.
3. پارادوکس در دیوان اشعار امام خمینی عارف دریافتهای عرفانی خود را که شامل اندیشههای درونی و حقایق ماورائی است، در قالب الفاظ بیان میکند؛ اما زبان هرچند که پخته و کامل باشد، در ادای تام و تمام تجربههای عارف ناتوان است.
در بیت زیر حقیقت سکر و صحو در عالم عرفانی جز با بیانی متناقضنما به زبان نمیآید و اینجاست که سراینده بیداری را به خواب تعبیر میکند: آنچه دیدم ز حریفان همه هوشیاری بود در صف میزده بیداری من خواب من است (امام خمینی، 1376: 57) و یا در نمونهای دیگر، اگرچه در ظاهر «هست و نیست» رابطهای متضاد دارند و هریک وجود دیگری را نفی میکند؛ اما در فراواقعیت با یکدیگر در آشتیاند و ناسازی نیست: عالم اندر ذکر تو در شور و غوغا هست و نیست باده از دست تو اندر جام صهبا هست و نیست (همان: 69) ب)ترکیبهای اضافی: این ترکیبها با 15% دومین شکل از تصاویر پارادوکسی در دیوان اشعار امام خمینی است که آن هم در خدمت بیان مفاهیم ژرف عرفانی میآید.