چکیده:
بررسی موضوع گذار به دموکراسی از چشماندازهای نظری گوناگون از مهمترین مباحث در جامعهشناسی سیاسی معاصر است. پرسش اصلی این مقاله این است که نقش نخبگان حاکم و میدان سیاسی در گذار به دموکراسی در جمهوری اسلامی ایران چیست؟ بهمنظور پاسخ به این پرسش این فرضیه را مورد بررسی قرار دادیم که فرآیند گذار موفقیتآمیز به دموکراسی در ایران نهتنها نیازمند نخبگان سیاسیای است که از حیث انسجام ساختاری و همبستگی ارزشی در مخالفت با گذار از کمترین هماهنگی برخوردار باشند، بلکه نیازمند میدان سیاسیای است که در آن سطحی از سازمانها و نهادهای مدنی، سیاسی و اقتصادی متکثر، احزاب و رسانهها وجود داشته باشد. بنابراین از منظر نقش نخبگان حاکم، با بررسی وضعیت گذار به دموکراسی در جمهوری اسلامی و طرح مباحث وضعیت گذار، ویژگیها و عوامل آن، کوشیدیم به تبیین رابطه میان ماهیت نخبگان حاکم و میدان سیاسی و گذار به دموکراسی در ایران بپردازیم. مقاله حاضر وضعیت گذار را در ایران متضمن تحکیم نخبگان حاکم میداند و برای رسیدن به این منظور، ضمن بررسی عملکرد نخبگان حاکم در جمهوری اسلامی ایران، به موانع عمده گذار به دموکراسی در ایران اشاره کرده و از دولت ایدئولوژیک، جامعه مدنی ضعیف و ساختار اقتصاد رانتی سخن میگوید.
This article is aimed to explain transition to democracy by using some concepts of the theory of government elites, especially the notion of "transitional situations in Iran. From such a theoretical perspective one major question arises: what is the role of the government elites and the political field in the transition to democracy in Iran? In order to answer this question, we examined the hypothesis that the process of successful transition to democracy in Iran not only requires political elites who, in terms of structural solidarity and value correlation, are in opposition to the transition from the least harmony, but require a political field in which there exists a number of diverse civil, political, and economic institutions and parties and media. Therefore, from the perspective of the role of the government elites by studying the transition to democracy in the Islamic Republic and discussing the state of transition, its characteristics and factors, the present research tries to explain the relationship between the nature of the government elites and the political field and the transition to democracy in Iran. It tries to present an explanation of the different paths and outcomes of the transition. Thus the research shows that the transitional situation in Iran involves the consolidation of government elites and in order to achieve this, while reviewing the performance of the government elites in Iran, it highlights the main obstacles of the transition to democracy in Iran, and discusses about the ideological government, mass society, and the rentier economy structure.
خلاصه ماشینی:
"پرسش اصلی این مقاله این است که نقش نخبگان حاکم و میدان سیاسی در گذار به دموکراسی در جمهوری اسلامی ایران چیست ؟ به منظور پاسخ به این پرسش این فرضیه را مورد بررسی قرار دادیم که فرآیند گذار موفقیت آمیز به دموکراسی در ایران نه تنها نیازمند نخبگان سیاسیای است که از حیث انسجام ساختاری و همبستگی ارزشی در مخالفت با گذار از کمترین هماهنگی برخوردار باشند، بلکه نیازمند میدان سیاسیای است که در آن سطحی از سازمان ها و نهادهای مدنی، سیاسی و اقتصادی متکثر، احزاب و رسانه ها وجود داشته باشد.
بر این اساس با در نظر گرفتن نخبگان حاکم به عنوان متغیر مستقل و گذار به دموکراسی در ایران به عنوان متغیر وابسته ، این فرضیه را مورد بررسی قرار میدهیم که فرآیند گذار موفقیت آمیز به دموکراسی در ایران نه تنها نیازمند نخبگان سیاسیای است که از حیث انسجام ساختاری و همبستگی ارزشی در مخالفت با گذار از کمترین هماهنگی برخوردار باشند، بلکه نیازمند میدان سیاسیای است که در آن سطحی از سازمان ها و نهادهای مدنی، سیاسی و اقتصادی متکثر، احزاب ، رسانه ها و قوه قضاییه مستقل وجود داشته باشد.
اکنون با توجه به همراهی میدان اجتماعی ایران با نخبگان حاکم جدید این سوال مطرح میشود که در نهایت این نخبگان میتوانند شرایط را برای گذار موفقیت آمیز به دموکراسی فراهم کنند؟ به نظر میرسد وضعیت دوره اخیر از حیث انسجام ساختاری و ارزشی نخبگان ، شرایط مناسب تری را برای گذار به دموکراسی فراهم کرده است ؛ اما با نگاهی به تجربه چهار دهه سیاست ورزی در ایران موانع عمده ای وجود دارد که اگر تلاشی در جهت رفع این موانع صورت نگیرد، بار دیگر شاهد هماهنگی و انسجام نخبگان حاکم در مخالفت با گذار به دموکراسی خواهیم بود."