چکیده:
در این مقاله، دو رویکرد متفاوت سیدحسین نصر و اندرو فینبرگ برای رهایی از مشکلات تکنولوژی مدرن، اجمالا معرفی و سپس مقایسه شده است. نصر با نگاهی ذات گرایانه و منفی به تکنولوژی مدرن، به آسیب های فردی، جمعی و زیست محیطی فراوانی اشاره می کند.
راهکار نصر عبارت است از طرد کلی تکنولوژی مدرن و بازگشت به تکنولوژی سنتی. درمقابل، فینبرگ تکنولوژی های مدرن را با نگاهی ساخت گرایانه و تجربه گرا بررسی می کند و ضمن بررسی آسیب های گوناگون این تکنولوژی ها، راه رهایی را توسل به تکنولوژی دموکراتیک اعلام می کند. تکنولوژی دموکراتیک، تکنولوژی ای است که عموم مردم در طراحی و تولید آن مشارکت داشته باشند. پس از مقایسه همه وجوه اختلاف و اشتراک نظر نصر و فینبرگ، نخست روشن شد اساس اختلاف نظر فاحش آنان در ارائه راهکار، به برداشت متفاوت آنان از ماهیت تکنولوژی و قبل تر از آن به جهان بینی های متفاوت آنان بازمی گردد؛ دوم، نشان داده شد که با استفاده از قابلیت های هریک از این دو رویکرد و نیز با توجه به مشترکات عقاید ایشان، راهکاری مرضی الطرفین به دست آمد و آن «مقاومت مردمی در برابر تکنولوژی های ناهمخوان با سنت» است. بر اساس این، در جوامعی که به حفظ سنت های اصیل خود مایل هستند، مقاومت دموکراتیک در برابر تکنولوژی های ناسازگار با سنت، تامین کننده هم زمان دغدغه های نصر و فینبرگ است.
خلاصه ماشینی:
از این میان، در این بخش، تنها نظرات او دربارۀ تکنولوژی مدرن بررسی شده و سایر حوزههای نقدشدۀ او آورده نشده است؛ بااینحال باید به این مطلب توجه شود که تکنولوژی مدرن، اساسا یکی از اجزای مدرنیته است که نصر به آن توجه داشته است، نه مسئلهای که بهطور مستقل ارزش پژوهش داشته باشد؛ آنگونهکه برای یک فیلسوف تکنولوژی اهمیت دارد؛ بنابراین در گزارش ما از دیدگاه او دربارۀ تکنولوژی مدرن و چالشهای آن، از اشاره به برخی انتقادهای او به مدرنیته گریزی نیست.
نظریۀ فینبرگ، به تصریح خود او، برآمده از نسخۀ مارکوزهای مکتب فرانکفورت است؛ بدین شرح که مارکوزه با طرح مباحثی انتزاعی، امیدوار بود که بتوان وضعیت موجود و نامطلوب تکنولوژی را با کنش سیاسی تغییر داد و فینبرگ معتقد است که با امتزاج این مباحث با مطالعات نوین علم و تکنولوژی، راهکاری عینی برای تحقق امیدواریهای مارکوزه ارائه داده است (Feenberg, 2009, p.
یکی دیگر از وجوه بارز تفاوت راهکارهای نصر و فینبرگ، این است که راهکارهای نصر، بیشتر جنبۀ فردی دارند و برای تحقق آنها دستکم در همان مرحلۀ اول، به ایجاد کمپین و گروه اجتماعی نیازی نیست؛ بدینمعنا که وقتی او از عوارض استفاده از اتومبیل، گوشی تلفن همراه یا ماشینهای جدید کشاورزی سخن میگوید، توقع دارد مخاطبان و شنوندگان، هریک بهنوبۀ خود در اندیشۀ اصلاح الگوی مصرف خود از تکنولوژی باشند و در حد مقدور به روش سنتی بازگردند و تصریح میکند که توقع ندارد بهصورت دستجمعی زندگی کاملا ضدتکنولوژیک را (نظیر کاری که در برخی روستاهای بریتانیا انجام میشود) در پیش گیرند (Nasr, 2007, p.