چکیده:
جهانی شدن به مثابه پدیدهای چند بعدی و در عین حال بسیار تأثیرگذار نه تنها در مرکز مطالعات همه جانبه قرار گرفته است بلکه واکنشهای نظری و سیاسی به همراه داشته است. به همین سان در چند سال اخیر نیز مسأله جهانی شدن و تأثیرات آن بر جامعه و سیاست ایران از جهات گوناگون فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز به موضوع مطالعاتی مهمی تبدیل شده است و بحثهای زیادی در این مورد میان محققان و پژوهشگران و حتی ناظران و فعالان سیاسی درگرفته است. در این مقاله تلاش شده تا ضمن طراحی مدلی برای بررسی تأثیرات جهانی شدن سیاسی بر دولت از طریق بررسی ماهیت و کارکردهای دولت به این سؤال مهم بپردازیم که دولت انقلاب اسلامی به عنوان دولتی که مبتنی بر پایههای ایدئولوژیک بوده چگونه در مقابل فرآیند جهانیشدن عکس العمل نشان داده و میدهد. برمبنای طراحی مدل نظری، یافتههای تحقیق حاضر حاکی از این است که ماهیت دولت در ایران از شکل وستفالیایی و وبری به شکل پساوستفالیایی تغییر پیدا کرده است. چرا که اکنون در بعد حاکمیتی شاهد یک نوع حاکمیت متداخل مشترک نسبی بین نیروهای فراملی و فروملی هستیم. این در حالی است که به لحاظ کارکرد دولت همچنان خواستار اعمال کارکردهای وستفالیایی است. این ناهماهنگی موجب تنش و چالش در عرصه سیاستگذاری و تصمیم گیری دولت میشود.
خلاصه ماشینی:
جهانی شدن و دولت در انقلاب اسلامی ایران (ماهیت و کارکرد) جهانی شدن به مثابه پدیده ای چند بعدی و در عین حال بسیار تأثیرگذار نــه تنها در مرکز مطالعات همه جانبه قرار گرفته اســت بلکه واکنش های نظری و سیاســی به همراه داشــته است .
به همین سان در چند ســال اخیر نیز مسأله جهانی شدن و تأثیرات آن بر جامعه و سیاست ایران از جهات گوناگون فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز به موضوع مطالعاتی مهمی تبدیل شده است و بحث های زیادی در این مورد میان محققان و پژوهشــگران و حتی ناظران و فعالان سیاســی درگرفته اســت .
هابر ماس نیز در کتاب جهانی شـدن و آیندة دموکراسی: منظومۀ پساملی خود اشاره به آینده ای دارد که دولت - ملت به شکل فعلی و مألوف خود با چالش های جدی مواجه است و زنگ خطر اساسی برای این نوع ساختار سیاسی به صدا درآمده است .
امر اقتصادی نیز از طریق یا تحت کنترل دقیق دولت صورت میپذیرد، اما در عصر جهانی شدن زندگی اجتماعی و اقتصادی و حتی فرهنگی- هنری چنان سرزمین زدایی شده که از لحاظ اجتماعی، محل ، اهمیت خود را به میزان زیادی از دست داده است (گل محمدی١٣٨١: ٨١).
دولت جدید به بازیگری در میان سایر بازیگران تبدیل شده است و حاکمیت مطلق و انحصاری گذشته را از دست داده ، اما همچنان از جمله مهره های کلیدی و اصلی این بازی بین المللی است و نشانه ای حاکی از ذوب و اضمحلال نهایی و ســاختاری آن وجود ندارد.