چکیده:
رسیدن به نقطهی وحدتبخش و اخوتپرور در جهان اسلام، نیازمند توجه خاص به سازوکارهای تقریب برای تحکیم اتحاد و انسجام کشورهای اسلامی است. متاسفانه موارد اختلافی میان مذاهب، با بسترسازی دشمنان مشترک، از سطح حوزههای تخصصی به عرصههای همگانی راه پیدا کرده است. در بستر چنین ضرورتهایی، بازگشت به اندیشهی امام خمینی(ره) راهگشاست. این مقاله برآن است تا در سند پایهی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، رهنمودهای عملی امام راحل در این زمینه، نظیر شناخت تبار تفرقهافکنان، ضرورت گذار از عوامگرایی، درک دشمن مشترک، توجه به اهداف دشمنان، شناخت شیوهی برخورد ائمهی اطهار(ع) با اهلسنت، تکیهبر مشترکات امت اسلامی، گذار از شعار امت واحده و تلاش واقعی برای تحقق آن، اخوت و برادری، شناخت اقتضائات زمانه، توجه به منافع و اصول مشترک، لزوم بیداری، توجه به مصالح امت، بازگشت به دین را بررسی نموده و پشتوانههای معرفتی آنها را بیان کند.
خلاصه ماشینی:
این مقاله برآن است تا در سند پایهی الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، رهنمودهای عملی امام راحل در اینزمینه، نظیر شناخت تبار تفرقهافکنان، ضرورت گذار از عوامگرایی، درک دشمن مشترک، توجه به اهداف دشمنان، شناخت شیوهی برخورد ائمهی اطهار(ع) با اهلسنت، تکیهبر مشترکات امت اسلامی، گذار از شعار امت واحده و تلاش واقعی برای تحقق آن، اخوت و برادری، شناخت اقتضائات زمانه، توجه به منافع و اصول مشترک، لزوم بیداری، توجه به مصالح امت، بازگشت به دین را بررسی نموده و پشتوانههای معرفتی آنها را بیان کند.
ایشان در معرفی سیرهی ائمهی اطهار(ع)، بهعنوان مثال، به زید بن شحام اشاره میکند که از امام صادق(ع) نقل کرده است که حضرت فرمود: «به اخلاق مردم [اهلسنت] متخلق شو و در مساجد آنها نماز بگذار و از بیماران آنها عیادت کن و در تشییع جنازههای آنان شرکت نما و هنگامی که شما این کارها را انجام دادید میگویند:اینها جعفری هستند؛ رحمت خداوند بر ایشان که چه زیبا و نیکو افراد خود را ادب کردهاند» (من لایحضره الفقیه، ج1: 383؛ وسائلالشیعۀ، ج8: 477؛ الامالی: 141؛ بحارالانوار، ج21: 51؛ الامام علی(ع):193).
امام خمینی(ره) با توجه به این نکته ایشان معتقد است: «اسلام يك ملت واحده است و ممالك اسلامى، مثل محلههاى يك شهر بههم نزديكاند و همه روى قواعد اسلامى موظفاند كه باهم متحد باشند و همه زير پرچم توحيد، متحدالكلمه با كسانى كه بر خلاف اسلام هستند، مقابله كنند و آنها را هدايت كنند به اسلام» (همان، ج10: 485).