چکیده:
یکی از مباحث محوری در مکاتب و نظامهای اقتصادی، نحوه توزیع درآمد و ثروت در بین افراد میباشد. این مسئله معمولا با عدالت گره خورده است و بهرغم اینکه معیارهای توزیع عادلانه در مکاتب متفاوت است، اغلب سعی کردهاند معیارهایی که برای توزیع منابع معرفی کردهاند، عادلانه بدانند. گرچه نظام سوسیالیست برابری در توزیع و نظام سرمایهداری توزیع بازار را عادلانه دانسته است، نظام اقتصادی اسلام، با بهرسمیتشناختن تفاوتهای ذاتی ناشی از استعدادها و موقعیتهای جغرافیایی افراد و نیز تایید سهم بیشتر بر اساس تلاش بیشتر، حداقلهایی را برای همه در نظر گرفته است که تامینکننده زندگی آنها در حد وسط جامعه باشد. این سیاستها در سه حوزه توزیع اولیه، توزیع بعد از تولید و توزیع مجدد سامان داده شده است. در این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع استنباط، معیارهای توزیع در این سه محور از نگاه اسلام دنبال خواهد شد. یافتههای تحقیق نشاندهنده این است که توزیع درآمد و ثروت در نظام اقتصادی اسلام در سه حوزه توزیع قبل از تولید، توزیع بعد از تولید و توزبع مجدد بر اساس معیار کار و تلاش از یک سو و نیاز از سوی دیگر خواهد بود و تامینکننده عدالت در نظام میباشد.
One of the main discussions in the economical systems and schools is the way to distribute wealth and income among individuals. This subject is usually tied up with justice and although the criterion for just distribution is different in different schools، but they usually have tried to consider their criterion for the distribution of the resources to be fair. Although the socialistic system considers equal distribution fair and capitalism considers market's distribution fair، Islam's economic system – making people's essential differences customary because of their [different] talents and geographical positions and approving higher share for the one who makes more effort – gives a minimum portion to every individual to provide them an average life. These strategies are managed in three fields: initial distribution، distribution after production، and secondary distribution. Using the sources of deduction and applying an analytic-descriptive method of research، the criterion for the distribution in the above three fields from Islam's point of view is explained in this article. Researches show that the distribution of income and wealth in Islam's economic system is in the three fields of distribution before production، distribution after production، and another distribution on the basis of work and attempt on the one hand and need on the other hand، and will be a righteous system.
خلاصه ماشینی:
"در حوزه مصرف، ضمن اینکه دین اسلام، مسلمانان را از استفاده از مواهب خدادادی منع نمیکند، با تحریم اسراف و اتلاف و با تشویق روحیه قناعت در بین مردم از هرزرفتن منابع جلوگیری خواهد کرد؛ همچنین مسئله عدالت و توزیع عادلانه یکی از ویژگیهای نظام اقتصادی اسلام است که قبل از تولید، حین تولید و پس از آن، برنامه دارد و ضمن محترمدانستن تلاش و کوشش افراد، از تکاثر ثروت توسط عدهای خصوصا ثروتی که از طریق استثمار دیگران ایجاد شود، جلوگیری میکند.
با توجه به موضع ادیان و بهطورخاص دین اسلام درباره عدالت، توزیع عادلانه، دغدغه اصلی آموزههای اسلامی است و نویسندگان حوزه اقتصاد اسلامی به این مسئله پرداختهاند؛ از جمله آیتالله صدر معتقد است دولت اسلامی وظیفه دارد با وضع مقررات قانونی و با ازدیاد ثروت عمومی و بینیازکردن افراد جامعه شرایطی فراهم نماید تا تمامی افراد بتوانند از امکانات و موقعیتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی، شغلی و آموزشی موجود به صورت مساوی برخوردار شوند (صدر، 1417).
مصارف درآمدها درآمدهای فوق از جهت چگونگی مصرف به دسته تقسیم میشوند: درآمد حاصل از انفال این درآمدها چون در مالکیت و در اختیار دولت است، میتواند مطابق مصالح در آنها تصرف و مطابق شرایط زمانی و جغرافیایی آنها را مصرف کند و بنابراین از این جهت محدودیتی در مصرف آنها وجود ندارد و یکی از منابع اصلی جهت رفع فقر و ازبینبردن شکاف طبقاتی خواهد بود؛ البته عنوان توزیع مجدد ممکن است بر آن صدق نکند؛ زیرا ظهور عنوان توزیع مجدد یا بازتوزیع در این است که از یک گروه گرفته شده و در اخنیار گروه دیگر قرار داده شود."