چکیده:
از انتظارهای رو به تحول در مناسبات شخصی در عصر مدرن، خشونت علیه زنان در محیط خانواده و بدل شدن آن به مسالهای اساسی و فرافرهنگی است که از دهه1970 مطالعات بسیاری را برانگیخته است. از اینرو، انجام تحقیقات ترکیبی بسیار مهم است تا عصاره تحقیقات موجود را به روشی منظم فراهم آورد. هدف از پژوهش حاضر، بکارگیری فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات پیرامون جامعهپذیری جنسیتی و تجربه خشونت در دوران کودکی با خشونت علیه زنان است. با توجه به معیارهای فراتحلیل، 11 مقاله برای جامعهپذیری جنسیتی و 8 مقاله برای تجربه خشونت در دوران کودکی از میان 45 مقاله منتشر شده در پایگاههای اطلاعاتی در سالهای 1395-1385 انتخاب و توسط نرم افزار فراتحلیل بررسی شدند. بررسیهای اولیه حکایت از ناهمگنی اندازه اثر و عدم سوگیری انتشار مطالعات دارد. همچنین، اندازه اثر جامعهپذیری جنسیتی و تجربه خشونت در دوران کودکی با خشونت علیه زنان به ترتیب 439/ 0 و 517/ 0 است که برحسب نظام تفسیری کوهن در حد متوسط و بالا ارزیابی میشود. با در نظر گرفتن جنسیت به عنوان متغیر تعدیلکننده، ضریب در متغیر اول برای مردان (513/ 0) بالاتر از زنان (422/ 0) و در متغیر دوم برای زنان (521/ 0) بالاتر از مردان (490/ 0) ارزیابی شدند.
The evolutionary expectations of personal relationships in the modern age, violence against women in the family environment and becoming a fundamental and transversal issue that has inspired many studies since the 1970s. Hence, it is very important to do combined research to provide the existing research excellence in a systematic manner. The purpose of this study is to apply meta-analysis to analyze and combine the results of studies on gender socialization and the experiences of violence in childhood with violence against women. According to meta-analysis criteria, 11 articles for gender socialization and 8 articles for childhood violence were selected from among 45 articles published in databases during the years 1395-1385. They were evaluated using meta-analysis software. Early studies indicate the heterogeneity of the size of the effect and the non-bias of the publication of studies. Also, the size of the impact of gender socialization and the experience of violence in childhood with violence against women is 0.449 and 0.057 respectively, which is moderately high in terms of the Cohen interpretative system. Considering gender as a moderating variable, the coefficient in the first variable for males was (513/0) higher than women (422/0) and in the second variable for women (521/0) higher than men (0.490)
خلاصه ماشینی:
هدف از پژوهش حاضر بهکارگیری فراتحلیل بهمنظور تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات پیرامون جامعهپذیری جنسیتی و تجربۀ خشونت در دوران کودکی با خشونت علیه زنان است.
همچنین، اندازۀ اثر جامعهپذیری جنسیتی و تجربۀ خشونت در دوران کودکی با خشونت علیه زنان بهترتیب 439/0 و 517/0 است که برحسب نظام تفسیری کوهن در حد متوسط و بالا ارزیابی میشود.
جامعهپذیری جنسیتی (gender socialization) (تصور اقتدارگرایانه از مرد و تصور فرمانبردارانه از زن) بهواسطۀ این-که باعث انتقال نابرابری به نسلهای آینده میشود بهعنوان یکی از متغیرهای اصلی تأثیرگذار بر خشونت علیه زنان دارای اهمیت فراوانی است.
در مرحلۀ بعد، پژوهشهای جامعهشناسی که در آنها بهصورت کمی و بهروش پیمایش تأثیر متغیر جامعهپذیری جنسیتی و تجربۀ خشونت در دوران کودکی بر خشونت علیه زنان بررسی شده است انتخاب شدند.
درواقع، این آزمون به ما میگوید که رابطۀ بین جامعهپذیری جنسیتی و تجربۀ خشونت در دوران کودکی با خشونت علیه زنان بهلحاظ ویژگیها و مشخصات مطالعات متفاوت هستند و در این وضعیت باید از متغیر تعدیلگر برای مشخصکردن واریانس و محل این تفاوتها استفاده کرد.
نتایج حاصل از بهکارگیری روش فراتحلیل با بهرهگیری از روش ترکیب اندازۀ اثر در پژوهش حاضر نشاندهندۀ این است که براساس اندازۀ اثر ترکیبی کلی در مدل اثرات تصادفی رابطۀ معناداری بین متغیر جامعهپذیری جنسیتی (459/0) و خشونت علیه زنان وجود دارد.
جامعهپذیری جنسیتی و تجربۀ خشونت در دوران کودکی ازجمله عواملی هستند که در مطالعات مختلف ارتباط آنها با خشونت علیه زنان بررسی شده است.