چکیده:
هدف این مطالعه، بررسی میزان تاثیر و تعامل سازهها و زیر مجموعههای الگوی تصمیمگیری اخلاقی صادقی و خنیفر (1394) از دیدگاه حسابداران است. مطالعه پیشرو از نوع پژوهشهای کمی است که با استفاده از "تکنیک دیمتل" انجام میشود. بررسی موضوع از طریق ارسال پرسشنامه به 11 نفر از افراد متخصص در حوزه اخلاق حسابداری صورت گرفت. یافتهها نشان داد که در عوامل روحیروانی متغیر "ریاستطلبی و اصرار در بقا در پست و ریاست" از بیشترین تاثیرگذاری، معیار "فرصتطلبی و غنیمت دانستن مدیریت" از بیشترین میزان تاثیرپذیری و "نادیده گرفتن صلاحیت شخصی" از بیشترین میزان تعامل برخوردار است. در عوامل حرفهای نیز "بیتوجهی به خیرخواهی و صداقت در انتقاد" از بیشترین تاثیرگذاری، "طفره رفتن از مسئولیت" از بیشترین میزان تاثیرپذیری و "سیاهنمایی و اظهارنظر غیرمنصفانه در مورد سایر مدیران" نیز از بیشترین میزان تاثیر و تاثر برخوردار است. همچنین در عوامل انحرافی، " ترجیح منافع خواص در برابر منافع عمومی" از بیشترین میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری و معیار "عدم اهتمام به منافع عمومی" از بیشترین میزان تعامل برخوردار است. مهمترین یافته این پژوهش این است که الگوی ارایهشده یک "فرآیندتعاملی" است، یعنی اجزای آن بر روی یکدیگر تاثیر داشته و با هم تعامل دارند. در نتیجه، برای تصمیمگیری اخلاقی مطلوب از دیدگاه حسابداران، لازم است که به همه ابعاد الگو توجه شده تا در افزایش سطح اخلاق حرفهای، توازن حفظ شود و همه مولفهها در راستای هم تقویت شوند تا بتوان بهترین بازدهی مناسبی را از آن دریافت کرد.
The purpose of this study was to investigate the impact and interaction of the constructs and subsets of Sadiqi and Khanifar ethical decision making model (2015) from the viewpoint of accountants. The present study is a quantitative research that is carried out using a "DEMATEL technique". The questionnaire was sent to 11 experts in the field of accounting ethics. Findings showed that in the psychological factors of the variable "presumption and insistence on survival in posts and presidencies" from the most influential, the criterion of "opportunism and knowledge management" of the highest degree of influence and "ignoring personal competence" from the highest rate Interacting. In professional factors, "disregard for benevolence and honesty in criticism" from the most influential, "avoidance of responsibility" from the most impact and "blackening and unfair opinion about other managers" also have the most impact and impact. Is. Also, in diversion factors, the "preference of the benefits of properties to the public interest" has the most impact on the impact and the criterion of "disregard for the general interest". The most important finding of this study is that the proposed model is an "interactive process," meaning that its components interact and interact. As a result, in order to make a good ethical decision from the viewpoint of accountants, it is necessary to pay attention to all aspects of the model in order to maintain a balance in increasing the level of professional ethics and to enhance all components in order to obtain the best returns from it.
خلاصه ماشینی:
تحلیلی انتقادی بر فلسفه اخلاق در عرصه مدیریت دولتی و حکومتداری حامد محمدی* چکیده در نوشتار حاضر موضوع و فلسفه اخلاق که امروزه بهعنوان یک چالش اصلی فراروی نظام اداری، مدیران و کارگزاران دولتی قلمداد میشود، مورد تحلیل، بررسی و مداقه قرار میگیرد و بر این مهم تأکید میگردد که تصمیمها، خطمشیها و سیاستگذاریها در عرصه مدیریت دولتی و حکومتداری میبایست بر منافع ملی، خیرخواهی و خواست مردم استوار باشد، و کارگزاران دولتی همواره باید تلاش نمایند تا ادراک منفی مردم را نسبت به عملکرد و تصمیمهای خود، کاهش دهند و این مهم همواره بهعنوان یک اصل اخلاقی برای تمامی حکومتها به شمار میآید.
بنابراین، حاکمان و کارگزاران دولتی با بیان تعهد به موازین اخلاقی به دنبال افزایش اثربخشی از طریق بهبود مشروعیت خود و افزایش اعتماد نزد مردم میباشند، اما در عین حال باید به این نکته توجه نمایند که اثربخشی با رویکرد موازین اخلاقی چگونه حاصل خواهد شد و نمیتوان صرفاً با بیان ادعاهای اخلاقی به دنبال توجیه تصمیمها و سیاستهای عمومی بود، بلکه مدیران و سیاستمداران باید موانع فراروی تحقق ارزشهای اخلاقی را در نظام اداری مورد شناسایی قرار داده و سپس در پی درمان آن باشند.
روششناسی فلسفه مطالعه حاضر از نوع انتقادی میباشد؛ زیرا موضوع اخلاق که امروزه بهعنوان یک چالش اصلی فراروی مدیران و کارگزاران دولتی قلمداد میگردد، به صورت عینی و مشخص وجود دارد و میتوان ویژگیهای آن را مورد شناسایی قرار داد و بر این مهم تأکید میگردد که همواره بین گفتار و رفتار سیاستمداران و کارگزاران دولتی شکاف وجود دارد و در عمل شاهد آن هستیم که توجه اندکی از سوی سیاستمداران و مدیران دولتی به موازین اخلاقی میشود.