چکیده:
بررسی روند زندگی اجتماعی انسان از دوران اولیه پیدایش تاریخ تاکنون نشان میدهد که همواره عامل
تغییر یا همان کارآفرین، نقش مهمی در پیشرفت جوامع داشته است. به عبارت دیگر، میتوان گفت که
کارآفرینی و کارآفرینان از قدیم الایام وجود داشتهاند. اما توجه به آنها به گونهای شایسته و بایسته، صرفا
در چند دهه اخیر بوده است. تحولات سریع و گسترده علمی و فناوری سبب گردیده است تا مرحله گذار
به یک نظام اقتصادی مبتنی بر دانش تسریع و تقویت شود. اینکه سازمانهای کارآفرین دارای چه وجوه
ممیزه ای هستند و وجه کارآفرین سازمانها متاثر از چه مولفهها و پارامترهایی هستند نیازمند کندوکاو و
مطالعه دقیق می باشد. از منظری دیگر کارآفرینی، خلاقیت و کسب و کارهای ریسکی، به عنوان سوخت
موتور اقتصاد مدرن در نظر گرفته شده است. این امر زمانی بیشتر اهمیت مییابد که مقوله کارآفرینی را از
داخل سازمانهایی بررسی نماییم، که پایه و اساس نهال آموزشی یک جامعه و کشور باشند. سازمانهای
آموزشی به عنوان رکن اصلی تربیت نسل آینده و نشر اندیشههای بدیع و به واسطه داشتن منابع انسانی غنی و همچنین داشتن زمینه کشف استعدادها و نبوغ و خلاقیت افراد جامعه میتواند نقش بارزی را خصوص
و متعاقبا تولید ثروت داشته باشد. از اینرو، در نگاره کنونی اهتمام بر آن « کارآفرینی درون سازمانی »
هست تا مقوله کارآفرینی درون سازمانی در بستر سازمانهای آموزشی و همچنین آموزشی عالی از نگاه
جایگاه و اهمیت مورد بررسی و آنالیز قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
واژه هايکليدي: کارآفريني، سازمان ، کارآفريني درون سازماني، آموزش ، خلاقيت ٢٢ / فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني، دوره جديد، شماره ششم ، زمستان ١٣٩٦ * * * * * مقدمه در سال هاي اخير يکي از موضوعاتي که نظرات بسياري از مديران سازمان هاي دولتي و خصوصي را به خود جلب کرده است موضوع «مديريت دانش و کارآفريني »١ است .
Entrepreneurship Management کارآفريني درون سازماني در سازمان هاي آموزشي /٢٣ دانش سازماني را تغيير دهد و مقدار کمي و کيفي دانش موجود را به منظور ايجاد ايده و نوآوري افزايش دهد (مدهوشي و ساداتي ، ١٣٩٠) در برنامه جامع توسعه کشور، عنصر دانايي به عنوان رکن اصلي توسعه اقتصادي و اجتماعي معرفي شده است .
Hisrich et al ٣٠ / فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني، دوره جديد، شماره ششم ، زمستان ١٣٩٦ * * * * * حرفه اي در دانشگاهها، به افراد آموزش داده شود و گام مهم تر در اين زمينه ، ارائه اطلاعات دقيق از منابع موجود براي تأمين سرمايه اوليه است (ميرسپاسي، ١٣٩١: ٣) همچنين توسعه کارفرني درون سازماني در نهادي همچون دانشگاه نيازمند رهبري کارآفرينانه با تعهد وسيع به نوآوري، نهادينه کردن استقلال داخلي ، حمايت گسترده از کارکنان به منظور توسعه ارتباطات داخلي و خارجي، انعطاف پذيري در برنامه ها و اهداف خرد و کلان ، فراهم آوردن فرصت هاي وسيع براي ايجاد ساختار ماتريسي و افزايش توجه به داراييهاي نامشهود سازمان است .