چکیده:
در این مقاله صرفا به بررسی خمر و خمریه سرایی از نگاه رودکی و ابونواس پرداخته میشود، با علم و
اعتقاد به منع و تحریم خمر که به دلایل گوناگون در کتاب، سنت و اجماع ذکر شده و حرام بودن خمر که
در ضمن آیات قرآن کریم بیان شده است. شاهکار رودکی در خمریات قصیده معروف « مادر می » است. مضمون بدیع برای شعرای بعد از او در این قصیده، تفصیل رسیدن انگور در خزان، چیدن آن، نهادن در خم و می ساختن است اما ابونواس علاوه بر توصیف خود شراب و تاثیرات آن در جسم و جان، سخن را به
وصف تاک و تاکستان میکشاند و از شیوة ساخت آن حکایت میکند و از میکدهها و آداب و رسوم آنجا
و ساغرهایی که گاه منقش به نقشهای ایرانی هستند و خماران و ساقیان و ندیمان و مطربان، تصویرهای
زیبا میآورد. در این مقاله برآنیم که با تکیه بر صور خیال، بخصوص تشبیه، نکات تازهای پیرامون مقایسه
شعر خمری رودکی و ابونواس تبیین کنیم.
خلاصه ماشینی:
مثل ، بنداري رازي سبب حرام بدون مي را ميپرسد و چون علت را در نمييابد، در حليت آن ميگويد: ابلهان گويند کاين ميي بيحرام مي ندانم کاين حرام از چه دري ار حلالي ار حرامي چاره چيست ؟ مي مرا از جان شيرين خوش تري (شاعران هم عصر رودکي: ٢٦٩) ابومحمد بديع نيز ميخواري را به وقت گل سرخ جايز ميداند: بدان منگر که مي منع است ، مي خور لوقت الورد شرب الخمر جائز (شاعران هم عصر رودکي : ١٦٩) محيط فرهنگي و اجتماعي سال هاي نخستين بنيعباس و دوره سامانيان مجال سرودن خمريات براي دو شاعر بزرگ ، ابونواس و رودکي فراهم آورد.
اين قصيده ٩٤ بيتي در کتاب «تاريخ سيستان » نيز آمده است : مادر مي را بکرد بايد قربان بچه او را گرفت و کرد به زندان بچه او را از او گرفت نداني تاش نکويي نخست و زونکشي جان جز که نباشد حلال دور برکد بچه کوچک زشير و مادر و پستان تا نخورد شير هفت مه به تمامي از سر اردي بهشت تا بن آبان (تاريخ سيستان ، ١٣٨٢: ٣٧١) ١٨٠ / فصلنامه تحقيقات جديد در علوم انساني، دوره جديد، شماره ششم ، زمستان ١٣٩٦ * * * * * باري آنچه مواضح است شادخواري مردم و صاحبان قدرت است که براي گريز از قوانين شرع به رخصت هاي مفتيان تمسک ميجستند.