چکیده:
چنانچه توسعه فرهنگی به معنای «همگانی کردن فرهنگ» یا به عبارت دیگر «فراهم آوردن امکانات و موجبات مشارکت مردم در فعالیتهای
فرهنگی» تلقی شود، برای نیل به این مقصود، ابتدا باید کلیه نابرابریهای فرهنگی که ریشه در مقتضیات اقتصادی ـ اجتماعی طبقات مختلف جامعه
دارند، از میان بروند. دستیابی به توسعه فرهنگی، خصوصا در شرایطی که مفهوم توسعه آنچنان گسترش یافته است که علاوه بر جوانب منحصرا
اقتصادی، بهبود مقتضیات انسانی و جوانب اجتماعی رانیز در برمیگیرد، بیش از هر زمان دیگری اهمیت مییابد. اما تحقق این هدف، با توجه به رشد
انفجارگونه جمعیت که اکثر کشورهای جهان را تهدید میکند، به سادگی امکانپذیر نیست. پدیده رشد بیرویه جمعیت که بیش از هر چیز، معلول
کاهش میزان مرگومیر و افزایش باروری است، تعادل موجود میان رشد جمعیت از یکسو و رشد اقتصادی و منابع و امکانات تولیدی از سوی دیگر را
از بین میبرد و جامعه را با افزایش میزان فقر، کمسوادی، کمبود تغذیه و بسیاری مسائل و مشکلات دیگر مواجه میکند. در این میان، راهحل منطقی
جهت مقابله با رشد فزاینده جمعیت، کنترل میزان باروری است. به این منظور قبل از اعمال هر نوع سیاستگذاری جهت کاهش میزان موالید، باید
مسائل اجتماعی ـ فرهنگی جامعه را به دقت مورد بررسی قرار داد. زیرا تمایل به «پر فرزندخواهی» ـ که افزایش زادوولد رادر پی دارد ـ نشأت گرفته از
فرهنگ هر کشور است. بنابراین برای تغییر رفتار باروری، باید نگرشها و عقاید مربوط به باروری را دگرگون ساخت. در غیراین صورت انجام اقدامات صرفا فنی، تنها تأثیر اندکی در کاهش
میزان باروری خواهد داشت.به منظور نشان دادن رابطه و تأثیر فرهنگ و سوادآموزی در کاهش تمایل افراد به داشتن فرزندان بیشتر، این مقاله، نتایج تحقیقی را که میان سه گروه
مسئولان، آموزشیاران و سوادآموزان نهضت سوادآموزی انجام یافته است، ارائه میکند. مقایسه یافتههای تحقیق، در سه گروه مورد مطالعه، نشان
میدهد که سطح بالاتر سواد در میان مسئولان و آموزشیاران (در مقایسه با سوادآموزان)، موجب آگاهی بیشتر آنها نسبت به مسائل جمعیتی شده
است. این امر علاوه بر تأثیر در تعداد متوسط فرزندان موجود، در نگرش آنها نسبت به تعداد مطلوب فرزندان نیز اثر میگذارد و این دو را کاهش
میدهد. بنابراین میتوان گفت تحول فرهنگی از طریق تأثیر در توسعه شهرنشینی و اشاعه تحصیلات در میان افراد جامعه، موجبات تحول در سطح
باروری را فراهم میکند. به عبارت دیگر، فرهنگ از طریق گسترش میزان آگاهیهای اجتماعی و جمعیتی افراد، به طور غیرمستقیم، از باروری جامعه
میکاهد.
خلاصه ماشینی:
"نمودار شماره 1ـ شبکه روابط علی در مدل تجربی تبیین تعداد مطلوب فرزندان مسئولان نهضت سوادآموزی 2078/0r = تعداد فرزندان پسر 1798/0r = سن 2891/0r = تعداد فرزندان دختر 3932/0r = تعداد کل فرزندان 2259/0r = وضع حرفهای تعداد فرزندان مطلوب 1432/0 و 026/0 مهمترین مشکل کشور 3714/0r = گرایش جمعیتی در میان آموزشیاران نهضت سوادآموزی، بین تعداد مطلوب فرزندان با متغیرهای ترجیح جنسی، سطح تحصیلات خود و همسر آموزشیاران، وضعیت اقتصادی و اجتماعی ـ فرهنگی، آگاهی آنها از تنظیم خانواده و گرایشهای جمعیتی، رابطه معنیدار وجود دارد.
نمودار شماره 2ـ شبکه روابط علی در مدلتجربی تبیین تعداد مطلوب فرزندان آموزشیاران نهضت سوادآموزی گرایش جمعیتی 181/0 سطح تحصیلات آموزشیار 037/0 وضعیت اقتصادی 0144/0 ـ تعداد مطلوب فرزندان (بعد مطلوب خانواده) ترجیح جنسی 198/0 ـ وضعیت اجتماعی ـ فرهنگی 090/0 آگاهی از تنظیم خانواده 015/0 سطح تحصیلات همسر آموزشیار 94/0 ـ براساس نمودار شماره 3، متغیرهای مؤثر در تعیین تعداد مطلوب فرزندان از سوی سوادآموزان عبارتند از: محل تولید، جنسیت، سن، استان محل سکونت، دوره تحصیلی (مقدماتی، تکمیلی، پایانی و پنجم)، وضعیت تأهل، شغل پدر، بعد خانواده، میزان سواد پدر، فضای مفهومی پاسخگو نسبت به مسائل پیشگیری از بارداری، میزان آگاهی جمعیتی، گرایش جمعیتی، دیدگاههای جمعیتی، مصالح عمده به کار رفته در ساختمان واحد مسکونی، تعداد اتاقها و میزان آگاهی پاسخگویان از مشکلات موجود.
نمودار شماره 3ـ شبکه روابط علی، در مدل تجربی تبیین تعداد مطلوب فرزندان سوادآموزان نهضت سوادآموزی دوره تحصیلی شغل پدر بعد خانوار مصالح عمده بهکار رفته در ساختمان واحد مسکونی آگاهی جمعیتی وضعیت تأهل دیدگاههای جمعیتی جنس محل تولد فضای مفهومی پاسخگو نسبت به مسائل پیشگیری از بارداری آگاهی از مشکلات موجود استان محل سکونت سن سواد پدر گرایش جمعیتی تعداد مطلوب فرزندان مقایسه یافتههای تحقیق در سه گروه مورد مطالعه بیانگر این واقعیت است که سطح بالاتر سواد در میان مسئولان و آموزشیاران (در مقایسه با سوادآموزان)، موجب آگاهی بیشتر آنها نسبت به مسائل جمعیتی است."