چکیده:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی و مقایسه عوامل موثر در ورود موفق و ناموفق به مرحله نوجوانی چرخه زندگی در خانوادهها انجام گرفت. روش: مطالعه حاضربا استفاده از روش کیفی انجام شد و دادههای به دست آمده با روش نظریه زمینهای مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین با نوجوان موفق و والدین با نوجوانان ناموفق در شهر تهران بودند و نمونه پژوهش شامل ۱۰ والد با نوجوان موفق و ۱2 والد با نوجوانان ناموفق بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شد. دادهها با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری شد. یافتهها: نتایج نشان داد که عوامل حفاظتکنده مودر بر انتقال موفق و ناموفق درسه حیطه خانواده» والدینی و اجتماعی تعریف میشوند. یافتهها نشان داد که شیوههای ارتباط در خانواده» شیوههای مدیریت در خانواده» ساختار خانواده و وضعیت اقتصادی خانواده در حیطه خانواده در والدین موفق و ناموفق متفاوت بود. یافتههای مربوط به عوامل والدین موفق و ناموفق در حیطه والدینی نشان میدهد که نگرش به تربیت. نگرش والدین به موفقیت» رفتار والدین به موفقیت و آسیب پذیری والدگری در والدین موفق و ناموفق متفاوت بود. همچنین عوامل حفاظتی والدین موفق و ناموفق در حیطه اجتماعی نیز تفاوتهای اساسی با یکدیگر داشتند.نتیجه گیری:یافته ها نشان داد به منظور انتقال موفق از مرحله نوجوانی چرخه زندگی خانوداگی سه محور شرایط محیط اجتماعی،آموزش به والدین و نوجوان و هم چنین تقویت منابع حفاظتی خانواده اثرگذار هستند.
خلاصه ماشینی:
"لیسر، نیکوترا و جنسون (2010) عوامل خانوادگی و والدینی مؤثر در سیر رشد نوجوان را به شرح زیر برشمرده اند: عوامل خانوادگی و والدینی که به رشد بهنجار نوجوان کمک میکنند عوامل خانوادگی و والدینی که از رشد بهنجار ممانعت میکنند آگاهی و نظارت والدین بر اعمال نوجوان رابطه صمیمی والدین با نوجوان توانایی والدین در تحمل تعارضات حمایت و انعطاف پذیری والدین در برابر رشد خودمختاری نوجوان وضع قوانین محکم و در عین حال انعطاف پذیر برای رفتار نوجوان سبک والدگری مقتدرانه دلبستگی ایمن در دوران کودکی وجود تکیه گاه ایمن والدینی برای نوجوان ساختار خانوادگی منسجم با مرزهای روشن حضور بزرگسالان حمایتگر به غیر والدین در محیط زندگی نوجوان دید منفی، غیر قابل انعطاف و انتقادی والدین نسبت به نوجوان نظارت کم والدین بر رفتار نوجوان تعارضات شدید مداوم در محیط خانوادگی در دوران کودکی فرزندان ارتباط ضعیف میان والدین و فرزندان کنترل روان شناختی بالای والدین از طریق تحقیر، انتقاد و دستور وضع قوانین متناقض و ناپایدار سبک والدگری قدرت طلبانه، سهل گیرانه یا مسامحه کار دلبستگی ناایمن در دوران کودکی تعارضات زناشویی شدید هر چند که مسایل مربوط به تربیت و مشکلات نوجوانان از جوانب گوناگون شناختی، عاطفی، انگیزشی و روانی مورد بررسی قرار گرفته باشد، اما به نظر میرسد این بررسیها باید با توجه به تغییرات و تحولات سریع جامعه و گوناگونی مسایل نوجوانان باید مداوم و در عین حال عینی و به روز باشد (صیادی، 1384)."